دانلود کتاب ما هیچوقت مدرن نبوده ایم اثر برونو لاتور pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب ما هیچوقت مدرن نبوده ایم اثر برونو لاتور pdf

اگر می توانستیم توده های مردمی و محیط نامردمی را که در پس ما سرکوب شده، بیشتر نگاه داریم شاید میتوانستیم به این باور ادامه دهیم که روزگاران مدرن در واقع در حال گذشتن بوده و همه چیز را در عین حال در مسیرش نابود کرده است، اما سرکوب شده بازگشته است. توده های مردمی باز اینجا هستند، در خاور و در جنوب و گوناگونی بی پایان توده های نامردمی از همه جا از راه رسیده اند.

دیگر نمی توانند استثمار شوند، دیگر نمی توانند پشت سر گذاشته شوند، زیرا دیگر چیزی آنها را پشت سر نمیگذارد. چیزی بزرگتر از طبیعتی که ما را فراگرفته وجود ندارد؛ مردمان خاورزمین دیگر نمی توانند به آوانگاردهای پرولتاریایی خود کاهش یابند؛ و توده های جهان سوم را، چیزی مرزبندی نمی کند. چگونه می توانیم آنها را جذب کنیم؟ مدرنها این پرسش را با دلهره پیش کشند. چگونه همه آنها میتوانند مدرن شوند؟

ممکن است این کار را کرده باشیم؛ گمان می بردیم میتوانیم چنین کاری کنیم؛ اما دیگر نمی توانیم بر این باور باشیم که شدنی است. مانند مسافربر بزرگ اقیانوس که در دریایی سارگاسو آهسته میکند و سپس بی حرکت میشود، زمانِ مدرن ها سرانجام معلق شده است اما زمان هیچ ربطی به آن ندارد. پیوندهای میان موجودات به تنهایی زمان را میسازد. پیوند سیستماتیک کلیتها در کلی منسجم بود که جریان زمان مدرن را ساخت.

اینک که این جریان هموار پرتلاطم شده است، میتوانیم تحلیل چارچوبهای خالی زودگذری را رها کنیم و به زمان در حال گذر بازگردیم، یعنی به موجودات و روابطشان، به شکبه هایی که به شکل بازگشت ناپذیر و بازگشت پذیری ساخت و ساز می کنند. اما چگونه اصل طبقه بندی کلیتها میتواند تغییر کند؟ چگونه به توده های نامشروع میتوان نماینده تبار جایگاه مدنی بخشید؟ چگونه میتوانیم از دنیای عینها یا ذهنها به چیزی برویم که من عينيت نماها یا ذهنیت نماها نامیده ام؟

چگونه میتوان از طبیعت فرازجویانه/ با ماندگاری درونزادی به سراغ طبیعتی رفت که هنوز به همان اندازه واقعی است، اما از آزمایشگاه علمی گرفته و سپس به واقعیت بیرونی دگرگون گشته است؟ چگونه میتوانیم از جامعه با ماندگاری درونزادی/ فراز جویانه به سوی جمهای مردمان و نامردمان حرکت کنیم؟ چگونه میتوانیم از خداوند خط خورده فرازجو/ با ماندگاری درونزادی به سراغ خدای سرآغازها رفت که شاید باید خدای پائین نامیده شود؟