پیش نمایش
دانلود کتاب مرگ تصادفی یک آنارشیست اثر داریو فو pdf
او پروندهها را از کیفش درمیآورد و به دست رئیس مىدهد که ناباورانه آنها را مىخواند. بعد کاغذها را به پیسانى مىدهد. روانى: پنجاه سال پیش کارگراى اروپا مىخواستن انقلاب کنن، خانم فلتى. در عوض چى عایدشون شد؟
سرکوب، جنگ و اصلاحات قطرهچکونى بازدارنده. یا حتى انبوهى از وعده و وعیدها. (کنار بمب مىنشیند.) رسوایى! و مردم عاشق رسوایى هستن! مثل بوى کثافت خود آدمه! رئیس: «موضوع حمله بیمارى پارانویید…؟» پیسانى: «بیمارستاناى روانى ایمولا». رئیس: «… ووقرا…». پیسانى: «… پارما…».
برتوزو: فهمیدین؟ روانى: مثلاً واترگیت رو در نظر بگیرین. فلتى: چى؟ روانى: نصف کاخ سفید از یه تبهکار حقوق مىگرفت، رئیس اعتراف به گناه کرد، چى شد؟ یه کتاب پرفروش مىنویسه. با دیوید فراست استاد دانشگاه آکسفورد ملاقات مىکنه و در تمام طول راه به اون امیداى کوفتى مىخنده. بعدشم کارتر قول دولت باز مىده. مىبینین پشت رسوایى وعده و وعیده.
فلتى: حالا مىخواى چکار کنى؟ پیسانى: «هیستریومانیا…» رئیس: «پایرومانیا…» پاسبان: «… دیسپومانیا…» فلتى: این بازى حتى قبل از اون که کارتر چیزى ازش شنیده باشه، نوشته شد. رئیس: دیوانهس؟ برتوزو: دقیقاً.
- حجم فایل : 13 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 84 ص