فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب مرگ خانم وستاوی اثر روث ور pdf
وقتی هال دنبال چیزی میگشت که بگوید سکوت در ماشین برقرار شد، چیزی که سؤالاتی را عقب بیندازد که اگر اجازه می داد این سکوت بیش از حد ادامه پیدا کند، حتما پرسیده می شدند. صدای مادرش را در گوشش شنید: اختیار بحث رو به دست بگیر. حتما خودت پشت فرمون باش، نه مشتری. ناگهان حس دلتنگی مانند سیلی کوبنده به او دست داد که درباره گذشته مادرش بداند، درباره ارتباط او با این مکان. چه حسی داشته است که وقتی عموزادة يتيمشان بوده به آنجا بیاید؟
آیا مادرش همان حس سرکوبی ای را پیدا کرده بود که از را توصیف کرده بود، که خود هال حس کرده بود؟ چه مدت آنجا مانده بود؟ یک هفته؟ یک ماه؟ یک سال؟ ای کاش می شد از ازرا بپرسد. او حتما زمانی مادرش را می شناخت. آن عکس، که در جیب پشتی هال گرم بود، مدرک همین بود، مدرک این که همدیگر را دیده بودند، با هم حرف زده بودند. هال در آخر همان طور که تقلا میکرد حرفی بزند گفت:
«ما… ماشینت. تازه متوجه شدم که فرمونش سمت چپه. خارج زندگی میکنی؟» ازرا گفت: «آره.» لحظه ای انگار بی میل بود چیز بیشتری بگوید، اما بعد اضافه کرد: «من جنوب فرانسه زندگی میکنم، نزدیک نیس. اونجا یه گالری عکاسی کوچیک دارم.» هال گفت: «چه خوب.» و حسادت درون صدایش به هیچ وجه ساختگی نبود. یه بار نیس رفتم، اردوی مدرسه بود. خیلی خوشگل بود.» ازرا مختصر گفت: «جای قشنگیه، آره.» هال گفت: «خیلی وقته اونجا زندگی کردی؟» ازرا گفت: «حدود بیست سالی میشه.»
- حجم فایل : 66 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 467 ص