فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب موسیقی شب اثر جوجو مویز pdf
مت ناگهان انرژی گرفت و بلند شد. « او هیچ پولی ندارد. آن ها مجبورش می کنند که برای پرداخت حق الزحمه شان خانه اش را واگذار کند، این طور نیست؟ عقلت را به کار بینداز زن! » لورا به او نگاهی انداخت. او زنی جذاب، لاغر و فرشته رو بود و اواخر سی سالگی اش را می گذراند، اما حالا صورتش برافروخته شده بود و مثل یک بچه ی متمرد می نمود. « به من مربوط نیست مت. باید بگویم که خسته شده ام. دیگر کافی است. » مت سریع جلو آمد و دستش را دور شانه ی لورا حلقه کرد. « آرام باش عشقم! او روزهای آخر عمرش را می گذراند. »
لورا فریاد زد: « نُه سال مت، من نُه سال در خدمت او بوده ام. هنگامی که به این جا آمدیم تو گفتی امسال سال آخر عمرش است. » « به آن زمین های فوق العاده، باغ دیوارکشی شده، اسطبل و… فکر کن. به فکر آن اتاق غذاخوری زیبایی باش که طراحی کرده ای. به فکر ما باش؛ یک خانواده ی شاد در یک خانه ی زیبا… »
مت اجازه داد این تصویر در ذهن لورا مجسم شود تا بتواند تصوراتش را دوباره درست کند. « ببین، این احمق پیر الان بیمار و علیل است. او به زودی می میرد. بیش از این دوام نخواهد آورد، مگرنه؟ و چه کسی می تواند اموال او را از ما بگیرد؟ » سر لورا را بوسید و ادامه داد: « قرض ها سر جای خود هستند و مقداری دیگر نیز وام گرفته ام تا بتوانم کارها را سروسامان بدهم. اگر بخواهی آن ها را به تو نشان خواهم داد. » آنتونی خندید و گفت: « بفرما مامان. همین کار را بکن. اصلاً مساله ای نیست که وقت و بی وقت خودت را اسیر آن مرد کنی. »
- حجم فایل : 65 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 451 ص