فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب موی بافته اثر لائتیسیا کولومبانی pdf
ناگاراجان خوابیده. اسمیتا کنار او دراز کشیده و نفسش را حبس کرده است. نخستین ساعت خواب او همیشه آشفته است. اسمیتا می داند که اگر بخواهد او را بیدار نکند، باید منتظر بماند. اسمیتا امشب می رود. تصمیم به رفتن گرفته بود یا ترجیحاً زندگی این تصمیم را برایش گرفته بود. او فکر نمی کرد که نقشه اش را به این زودی اجرا کند اما همچون هدیه ای آسمانی موقعیتش پیش آمد، زن برهمن که از آبسه دندان درد می کشید مجبور شده بود صبح همان روز برای رفتن نزد طبیب از روستا بیرون برود. اسمیتا داشت گودال بیماری زایی را که به عنوان مستراح استفاده می کردند، خالی می کرد که دید او از خانه بیرون رفت.
او برای گرفتن تصمیم فقط چند ثانیه فرصت داشت. شاید دیگر چنین فرصتی پیش نمی آمد. با احتیاط داخل اتاق کنار آشپزخانه خزید و بانکه حاوی ذخیره برنج را که آن زوج پس اندازهایشان را زیر آن می گذاشتند بلند کرد. با خود گفت این دزدی نیست، فقط پس دادن چیزیه که به من بدهکارن یک برگرداندن منصفانه.» او فقط مقدار پولی را که به برهمن داده بود برداشت و نه حتی یک روپیه بیشتر. فکر دزدیدن حتی یک سکه از کسی هر چقدر هم ثروتمند باشد در تضاد با تمام اصول اخلاقی اوست چرا که در آن صورت ویشنو غضبناک خواهد شد. اسمیتا دزد نیست او ترجیح میدهد از گرسنگی بمیرد تا بخواهد یک تخم مرغ بدزدد.
او پول را زیر ساری اش پنهان کرد و با عجله به خانه برگشت. تب آلود چند تکه خرده ریز جمع کرد (حداقل لازم) نباید چیز زیادی با خود ببرد او و لالیتا نحیف هستند و نباید با خود زیاد بار ببرند. چند تکه لباس و مواد خوراکی برنج و پاپادم را با عجله برای سفر آماده میکند. مادام که ناگاراجان در مزرعه است؛ اسمیتا میداند که به آنها اجازه رفتن نخواهد داد. آنها دوباره در مورد نقشه اش حرف نزده بودند اما اسمیتا موضع ناگاراجان را میداند. او راه دیگری به جز انتظار برای فرارسیدن شب ندارد تا نقشه اش را اجرا کند. ضمن این دعا که زن برهمن از الان تا آن موقع متوجه چیزی نشود. از لحظه ای که متوجه گم شدن پول شود، زندگی اسمیتا به خطر می افتد.
- حجم فایل : 34 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 152 ص