دانلود کتاب هجوم سایه ها اثر ویکتوریا شواب pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب هجوم سایه ها اثر ویکتوریا شواب pdf

شنیدن یک چیز بود و دیدن آن با چشمهای خودش یک چیز دیگر. وارد دنیای بسیار بزرگی شده بود. پر از قوانینی که با آنها آشنا نبود و نژادهایی که هرگز ندیده بود و زبان هایی که قادر به تکلمشان نبود. پر از جادو. لایلا کشف کرده بود که سختترین بخش کارش تظاهر به این است که همه ی چیزهایی که برایش تازگی دارند، قدیمی هستند، اینکه مجبور بود تظاهر به خونسردی ای کند که تنها از یک عمر دانستن و على السويه تصور کردن به دست می آمد.

لایلا همه چیز را خیلی سریع یاد میگرفت و میدانست که چطور ظاهرش را حفظ کند؛ ولی پشت نقاب بی علاقگی، همه چیز را یاد میگرفت. مانند اسفنجی بود که کلمات و رسم و رسومات را جذب میکرد و خودش را طوری آموزش میداد که وقتی یک چیز را برای اولین بار دید بتواند تظاهر کند که قبلاً آن را دهها و حتی صدها بار دیده است. صدای پوتین های الوکارد را روی عرشه چوبی شنید و نگاهش را از کشتیهای خارجی برداشت. ناخدا کنارش ایستاد، نفس عمیقی کشید و دستش را روی شانه ی او گذاشت.

لایلا همچنان زیر این تماسهای ناگهانی خشکش میزد، واکنشی که شک داشت هرگز از بین برود. ولی خودش را عقب نکشید. الوکارد مطابق سبک همیشگی اش لباس پوشیده بود، یک کت آبی نقره ای که شال سیاهی به کمرش بسته بود و موهای قهوه ای برنجی اش را با گیره ی سیاهش پشت سرش زیر یک کلاه زیبا جمع کرده بود. ظاهراً همان اندازه که لایلا به چاقو علاقه داشت، او به کلاه علاقه مند بود. تنها چیزی که با ظاهر همیشگی اش جور در نمی آمد خورجینی بود که روی شانه اش انداخته بود.