پیش نمایش
دانلود کتاب هدایت خودکار اثر اندرو اسمارت pdf
امکانش هست که علوم عصب شناسی و روانشناسی از بخش عمدهی مغز غافل مانده باشند. آزمایشهای روان شناختی تصویربرداری از مغز طراحی شدهاند تا میزان فعالسازی مغز را در جریان انجام تکالیف مشخص بسنجند. تا کشف کنند ساختارهای مختلف مغز، در جریان انجام آن تکالیف مشخص، دقیقاً چه کار میکنند.
پیشتر به این نکته اشاره کردم که یکی از فرضهای غالب در علوم مغزی این است که هر نوع فعالیت مغزی که تحت تأثیر دستکاری آزمایشگاهی نباشد، فقط نویز است. شبکهی حالت استراحت تا قبل از آنکه وجودش تأیید شود، معمولاً نویز یک نفر دیگر فرض میشد. این موضوع را با این افسانه اشتباه نگیرید که ما فقط از ده درصد مغزمان استفاده میکنیم. برخلاف باور عموم، علم فاش کرده است که ما از تمام مغزمان استفاده میکنیم.
حین انجام یک تکلیف ذهنی، مانند افزودن موردی به فهرست امور روزانه، تنها اختلالات جزئی در فعالیت جاری مغز رخ میدهند. به طور مثال، انرژی عصبی لازم برای فشردن یک دکمه همزمان با روشن شدن چراغ قرمز در یک آزمایش، تنها جزء کوچکی (به اندازهی ۰۵ درصد) از مجموع انرژیای است که مغز در هر لحظه مصرف میکند. از سوی دیگر، حالت پیش فرض مغز شما درصد بسیار بیشتری از مجموع انرژی مغز را استفاده میکند.
فهم اینکه مغز شما حین مصرف کردن آن مقدار انرژی، حین پرسهزنی در عالم خیال، واقعاً در حال انجام چه کاری است، دقیقاً همان چیزی است که مارکوس رایشله و سایر عصب شناسان شروع به انجامش کردند. یکی از نکات جالب توجه دربارهی مغز ما این است که وقتی کار به مصرف کردن انرژی میرسد، دقیقاً به اندازهی نظام بانکداری حریص است. (ص49 )
وزن مغز، حدود دو درصد از وزن کلِ بدن را تشکیل میدهد، اما بیست درصد انرژی بدن را مصرف میکند. این میزان، معادل بیولوژیکی یک درصد است. به عبارت دیگر، مغز شما مثل یک خوکِ خودخواه است. احتمالاً به همین دلیل است که دوندگان استقامت، بعد از هشتاد کیلومتر دویدن، یا دوچرخه سواران، برای تمرین مسابقات دوچرخه سواری سرتاسر آمریکا که در آن فاصلهی بین کالیفرنیا تا مریلند را رکاب میزنند، شروع میکنند به توهم زدن.
به طور مثال، وقتی میزان قند خونتان در جریان یک فعالیت استقامتی چالش برانگیز کاهش پیدا میکند و کسری خواب هم دارید، خودآگاهیتان اولین بخش از وجودتان است که دچار مشکل میشود. این موضوع در حالت عمومی و بهخصوص حین انجام تمرینهای ورزشی برقرار است. عملیاتی که مغز انجام میدهد اما برای بقای آنی ما ضروری نیستند -مثل داشتن افکار منسجم- قربانی میشوند…
تا مغز بتواند اعمال حیاتی مثل میزان گلوکز تنفس را در جریان افت الکترولیتهای زیستی یا آب بدن ادامه دهد. گیجی و توهم، هشدارهایی برای مغزند که به ما میگویند داریم به بدنمان آسیب میزنیم. مرحلهی بعدی غش کردن است. این آخرین راهکار مغز برای این است که بدنمان خودش را با فعالیت زیاد به کشتن ندهد، البته این روش همیشه جواب نمیدهد. (ص51 )
هر ساله، چندین نفر از شرکت کنندگان مسابقات ماراتن میمیرند، چون سهواً مغز و بدنشان را بیشتر از حد معینی تحت فشار قرار میدهند. مغز به مصرف کردن سهم بالای خودش از انرژی بدن ادامه میدهد، برای همین است که وقتی انرژی بدنتان تمام میشود، شما به یک زامبی شلو ول تبدیل میشوید. حالا تصور کنید که «به کشتن دادن خودتان در یک مسابقهی ماراتن» نسخه فشردهی زندگی عادیتان است.
در جریان مسابقهی ماراتن، وقتی به حد نهایت ظرفیت بدنتان برای تحمل تنش نزدیک میشوید، مغزتان مدام به شما هشدار میدهد. عضلاتتان خسته میشوند و با اضطرار حس میکنید باید دست از دویدن بردارید. شاید گیج شوید و هوشیاریتان را به طور لحظهای از دست بدهید. برخی افراد میتوانند این هشدارها را نادیده بگیرند و خودشان را تا مرز بدون بازگشت تحت فشار قرار دهند.
- حجم فایل : 32 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 137 ص