دانلود کتاب هدیه هومبولت اثر سال بلو pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب هدیه هومبولت اثر سال بلو pdf

پیشخدمت شراب به دست آمد. همان تعارفات کذایی همیشگی، بعد برچسب بطری را نشان داد. بعد کمی شراب برایم ریخت تا طعمش را بچشم، و با رعایت آداب محترمانه همیشگی جانم را به لب آورد. رناتا گفت: « با همه این احوال، اومدن به نیویورک کار درستی بود. ماموریتت این جا تموم شد، و چه خوب، چون دیگه وقتش رسیده که زندگیت یه شالوده درست پیدا کنه و این چندین و چند تُن آشغال رو بریزی دور. می خواستی چیزی بگی؟ » « آره، غرابت زندگی رو این کره خاکی خیلی آزار دهنده است.»

« مدام می گی رو این کره خاکی`. احساس مسخره ای پیدا می کنم. این پروفسور اسخلده پیر، پدر دوریس جونت، ذهن تو رو با این کلمات دهن پُر کن پُر کرده: دانشی که نیازی به مغز نداره، شنیدن بدون گوش واقعی، دیدن بدون چشم، مرده ها با ما هستند، وقتی می خوابیم، روح از بدنمون جدا می شه. تو همه این مزخرفات رو قبول داری؟ » « این قدر برام جدی هستن که بررسیشون کنم. در مورد جدا شدن روح از بدن موقع خواب، مادرم کاملاً به این مسئله اعتقاد داشت. وقتی بچه بودم، این رو بهم گفت. این مسئله از نظر من هیچ چیز عجیبی نداره.

فقط عقل و منطقم مخالفه. آدمایی که مثل من خلاقند و ذهن باروری دارن، در عالم مرگ خودشون سِیر کردن. و این مرگ چیه؟ جهل ما نسبت به مرگ داره نابودمون می کنه. و همین عرصه مضحکه آلوده که از دید هومبولت، من هنوز در داخلش دست و پا می زنم. هیچ آدم شرافتمندی نیست که حاضر نباشه ذهن و وقت و روحش رو صرف پرداختن به این مشکل اساسی همه مشکل ها نکنه.