دانلود کتاب هنر زندگی اثر باب پراکتور و ساندرا گالاگر pdf

پیش نمایش

دانلود کتاب هنر زندگی اثر باب پراکتور و ساندرا گالاگر pdf

انسان موجودی قابل پیشرفت است. مخلوقی از رشد پیوسته است. پیش روی او اقیانوسی است که باید آن را درنوردد و این کار را با قدرت های درون خود انجام می دهد. پیشرفت انسان را قدرت ذهن او تعیین می کند زیرا مغز قدرت حاکم در زندگی انسان است. مغز رفتار و سمت و سوی همه نیروهای انسانی را مشخص می کند. قدرت مغز تقدیر و سرنوشت انسان را رقم می زند. او ادامه می دهد: حالت غالب مغز از نگرش های متعددی تشکیل می شود که انسان در قبال اشیا، رخدادها و به طور کلی زندگی اتخاذ می کند. اگر نگرش انسان لحنی خوش بینانه داشته باشد ذهن او حالتی به شدت سازنده به خود می گیرد.

حالت ذهنی حاکم نقشی اساسی ایفا می کند؛ در واقع همه چیز است. میدانم من و شما به گونه ای تربیت شده ایم که معتقدیم باید شرایط موجود را تغییر دهیم، باید این و آن را اصلاح کنیم. ما برنامه نویسی شده ایم که با توجه به حواس خود زندگی کنیم – تابع آنچه می بینیم، می شنویم، می بوییم، لمس می کنیم و می چشیم باشیم. اما همان طور که قبلا اشاره کردم، ما به توانایی های برتر خود به اراده، قوه درک، قوه تخیل، حافظه، شم و شهود، و قوه استدلال – بهای کافی نمی دهیم. همه این توانایی ها در درونمان موجود است. همه چیز در درون انسان شکل می گیرد. مجبور نیستید نگران تغییر دادن آنچه در بیرون از ذهن می گذرد، باشید.

اجازه بدهید به نظریات دیگر ریموند هالیول درباره اندیشه توجه کنیم اندیشه عنصری هوشمند است؛ هرچند دیده نمی شود، نیرویی واقعی است، چیزی است شبیه برق، روشنایی، گرما، آب و حتی سنگ. می گویند اندیشه انسان با سرعتی معادل سیصدهزار کیلومتر در ثانیه سفر می کند. فکر ما نهصدوسی هزار برابر تندتر از صدایمان حرکت می کند. هیچ نیرویی در عالم هستی هنوز شناسایی نشده که به عظمت اندیشه باشد و به سرعت آن جابه جا شود. آیا به راستی حیرت برانگیز نیست؟ اندیشه نظیر پردازشگر کامپیوتر است. وقتی این پردازشگر به درستی تنظیم شود،

خیلی خیلی تند کار می کند. شما میتوانید فکر کنید و هر فکری کنید، نتایجی در زندگی شما ایجاد می کند. این قانون است. در این باره اشتباه نکنید. و بار دیگر اشاراتی از هالیول:| بعضی ها تصور می کنند که ما با دو نیرو طرف هستیم. به عبارت دیگر، باید خوب را جذب و بد را دفع کنیم. اما این درست نیست. به عنوان مثال، اگر احساس سرما کنیم، با سرما و گرما به یک شکل برخورد نمی کنیم تا گرم شویم.