فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب هیاهوی زمان اثر جولین بارنز pdf
«نه ما چنین دستوری نداده ایم اشتباه شده، اشتباه تصحیح میشود، هیچ کدام از آثار شما ممنوع نیست. تمامشان میتوانند آزادانه اجرا شوند همیشه اوضاع به همین منوال بوده همیشه باید یکی را توبیخ رسمی کرد.» چند روز بعد او و بقیه همکارانش رونوشت حکم ممنوعیت را دریافت کردند. بالایش مدرکی منگنه شده بود که حکم را غیرقانونی اعلام میکرد و طی متنی کمیسیون دولتی نظارت بر اجراها بابت صدور چنین حکمی توبیخ شده بود. امضای زیر نامه این بود: رییس هیئت وزرای اتحاد جماهیر شوروی، ی. استالین.
و به این ترتیب راهی نیویورک شد. در نظرش گستاخی و ظلم همیشه ارتباط تنگاتنگی باهم داشتند. میدانست که لنین هنگام دیکته کردن وصیت نامه سیاسی اش و فکر کردن به جانشینان آینده اش گفته بوده بزرگترین عیب استالین گستاخ بودنش است. در عالم حرفه خودش هم متنفر بود از این که می شنید رهبر اکستر هر چه دیکتاتورتر، بهتر. گستاخی با یک نوازنده ارکستر که کارش را به نحو احسن انجام میداد شرم آور بود. و این ظالمان این امپراتوران چوب میزانه، با این واژگان کیفور میشدند – انگار ارکستر تنها به ضرب توهین و استهزا و تحقیر میتوانست خوب اجرا کند.
توسکانینی بدترین بود. خودش هرگز رهبری او را ندیده بود فقط از طریق ضبط هایش با او آشنایی داشت. ولی همه چیزش غلط بود، تمپو، روح، ریزه کاری ها… توسکانینی موسیقی را مثل خوراک گوشت و سبزیجات ریز ریز میکرد و رویش را با سسی حال به هم زن می پوشاند. این اعصابش را بدجور به هم میریخت. «استاد» یک بار ضبط سمفونی هفت را برایش فرستاد او هم اشتباهات بیشمار رهبر برجسته را در نامه ای متذکر شد و ارسالش کرد نمیدانست توسکانینی نامه را دریافت کرده یا نه.
یا اگر دریافت کرده چیزی ازش فهمیده یا نه. احتمالاً تصور کرده سراسر ستایش است چون چیزی نگذشت که این خبر پرافتخار به مسکو رسید که دمیتری دمیتریویچ شوستاکوویچ به عنوان عضو افتخاری انجمن توسکانینی برگزیده شده و کمی بعد شروع به دریافت صفحه های گرامافونی کرد. همه با اجرای برده دار بزرگ البته که هرگز هیچ کدام را گوش نکرد نگهشان میداشت و بعداً به بقیه هدیه میداد. نه به دوستانش به بعضی آشنایان که از قبل می توانست حدس بزند که از گرفتن چنین هدیه ای به وجد می آیند.
- حجم فایل : 36 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 153 ص