فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب وصیت ها اثر مارگارت اتوود pdf
رسم این بود که دخترهایی مثل ما پیراهن های صورتی، سفید و ارغوانی بپوشند. دخترهای معمولی در خانواده های مقتصد همیشه یک شکل پیراهن می پوشیدند ـ شنل های خاکستری با راه راه های چند رنگ زشت که همانند لباس های مادرهایشان بود. آن ها حتی سوزن دوزی و قلاب بافی یاد نمی گرفتند، فقط مختصری خیاطی و ساخت گل های کاغذی و کارهای این چنینی. برخلافِ ما، آن ها از پیش برای ازدواج با بهترین مردها ـ همچون پسران یعقوب و فرمانده های دیگر و پسرانشان ـ انتخاب نمی شدند.
هرچند امکان داشت آن قدر زیبا باشند که وقتی بزرگ تر شدند، کسی آن ها را انتخاب کند.هیچ کس این مطلب را نگفته بود: قرار نبود به خاطر ظاهر زیبایتان به خود ببالید و یا به ظاهر زیبای فرد دیگری توجه کنید، چون رفتار موقری به نظر نمی رسید. هرچند ما دخترها حقیقت را می دانستیم: خیلی بهتر است زیبا باشی تا زشت. حتی عمه ها هم به دخترهای زیبا بیشتر توجه می کردند. اما اگر از پیش انتخاب شده باشید، زیبایی چندان اهمیتی ندارد.
من مانند هولدا لوچ نبودم، یا مثل شانامایت ذاتاً سگرمه هایم درهم کشیده نبود یا مانند بِکا ابروان کم پشتی نداشتم، اما کامل هم نبودم. چهره ای رنگ پریده داشتم درست مثل شیرینی هایی که مارتا و زیلای محبوب من به عنوان هدیه برایم درست می کردند، با چشم هایی پف آلود و دندان های مثل تخم کدوتنبل. گرچه خیلی زیبا نبودم، اما انتخاب شده بودم؛ از دو جهت: نه تنها از پیش برای ازدواج با فرمانده انتخاب شده بودم، بلکه مادرم تابیتا هم در ابتدا من را انتخاب کرده بود.
- حجم فایل : 92 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 614 ص