دانلود کتاب ویلسون کله پوک اثر مارک تواین pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب ویلسون کله پوک اثر مارک تواین pdf

برادر قاضی، که پنج سال هم از او کوچک تر بود مردی بود متاهل و پیش ترها چند بچه ای در خانه داشت؛ اما همگی شان مبتلا به سرخجه، خناق و مخملک شدند؛ این موضوع به دکتر فرصتی داد تا روش های کهنه و ماقبل تاریخی اش را روی آن ها آزمایش کند؛ بنابراین گهواره ها خالی ماند. او مرد موفقی بود و فکرش در سوداگری و تجارت خوب کار می کرد و بر ثروتش افزوده می شد. در روز اول فوریه ی سال ۱۸۳۰، دو پسربچه در خانه ی او متولد شدند؛ یکی مال او بود، و دیگری مال یکی از برده هایش که دختری بود به نام رُکسانا.

رکسانا بیست ساله بود. او همان روز پا شد و شروع به کار کرد، زیرا کار داشت و باید از هر دو بچه نگه داری می کرد. یک هفته نکشید که خانم پرسی دریسکول درگذشت. رکسانا مسئول رسیدگی به بچه ها شد. او برای این کار شیوه ی خودش را در پیش گرفت، زیرا آقای دریسکول خیلی زود رفت سراغ کارهای خودش و او را به حال خود رها کرد. در همان ماه فوریه، شهروند جدیدی وارد داوسونز لندینگ شد. این شهروند جدید، آقای دیوید ویلسون، مرد جوانی با نسبی اسکاتلندی بود.

او برای آزمودن بختش از زادگاهش در نواحی مرکزی نیویورک به این منطقه ی دورافتاده آمده بود. بیست و چهار سال داشت، کالج رفته بود و یکی دو سال قبل در یک مدرسه ی حقوق در شرق امریکا دوره ای دانشگاهی گذرانده بود. مردی بود صمیمی، با صورت کک و مک دار، موهای آجری رنگ و چشمانی آبی و زیرک که نوعی صداقت و رفاقت و درخشندگی دلپذیر در آن بود. اگر به خاطر یک گفته ی نابجایش نبود، بی شک می توانست از همان بدو ورود به خوبی کارش را در داوسونز لندینگ شروع کند.