فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب پرونده بالتیمور اثر ژوئل دیکر pdf
اواخر بهار ۱۹۹۶، پاتریک نویل، که چندین ماه بود می کوشید رابطه با همسر و دخترش را احیا کند، شغل بسیار مهم در یک شرکت سرمایه گذاری در منهتن به دست آورد. به همین دلیل، خانه ای نزدیک خانه زنش خرید. حالا الکساندرا دو اتاق جدا در دو خانه مختلف داشت و این باعث می شد سفرهای من به نیویورک از پیش هم بیشتر شود. زمانی هم که پاتریک و ژیل برای صرف شام و کمی گفت و شنود بیرون می رفتند، هر دو خانه در اختیار ما قرار می گرفت.
رفت و آمد من به خانه های الکساندرا زیاد بود، ولی خیلی دوست داشتم او نیز به خانه ما بیاید. آخر هفته ای که تولدم در آن بود، توانستم از دست پدر و مادرم راحت شوم. برای اینکه کمی جذابیت کارم بالاتر برود، به دبیرستانش رفتم و دعوت نامه ای را در صندوقش انداختم. دعوتش کرده بودم برای ساعت هفت شام بیاید خانه مان. شام بسیار شاعرانه حاضر کردم، شمع هم بر روی میز گذاشتم. ساعت هفت زنگ زدم خانه شان. وقتی ساعت هشت شد و همچنان خبری از او نبود، با مادرش تماس گرفتم، گفت آنجا نیست، خانه پدرش نیز نبود. ساعت یازده شام را ریختم دور. ساعت یازده و نیم یک بطری نوشیدنی باز کردم و همه اش را سر کشیدم.
ساعت دوازده به رختخواب رفتم، فکرهای خیلی زیادی با خودم می کردم، یعنی او نصف شب بیرون از خانه چه کاری داشت که ترجیح میداد به جای آمدن به شام تولد من، برود سراغ آن؟ تا دو روز پاسخ او را ندادم. روز سوم آمد دم مدرسه ام. مارکوس، احمق میشه بگی چت شده؟ من چم شده؟ داری جوک میگی دیگه مگه نه؟ چطور تونستی این کار رو با من بکنی؟ داری از چی حرف میزنی؟ تولدم. تولدت چی؟ من برای شام تولدم دعوتت کرده بودم، ولی تو نیومدی. چطوری توقع داری من مطلع باشم، وقتی هیچی بهم نمیگی؟ من یه کارت دعوت تو صندوقت گذاشتم. من هیچ کارتی ندیدم!
- حجم فایل : 76 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 344 ص