دانلود کتاب چرا مردم عصبانی می شوند اثر مایک لیبلینگ Pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب چرا مردم عصبانی می شوند اثر مایک لیبلینگ Pdf

در رابطه با برخی از مردم ما حس می‌کنیم که دائماً در حال راه رفتن روی پوست خربزه هستیم. باید مواظب قدم‌ها و زبان‌مان باشیم تا مبادا آنها را ناراحت کنیم یا به خشم‌شان دامن بزنیم زیرا بسیار حساس و زودرنج هستند. تعامل با اینگونه افراد در گروه‌ها می‌تواند واقعاً دشوار باشد. اتفاقاً اغلب پیش می‌آید که این گونه افراد به ترفندهایی سلطه جویانه مجهز می‌شوند.

مثلاً با نگاهی مطمئن که حاکی از عدم تردید و نگرانی است به شما زل می‌زنند که: «بله، این عالی است.» حال آنکه از درون در هراس هستند. (ضمناً این نگاه خیره و مطمئن هم نتیجۀ تمرکز صرف آنها روی این نکته است که فردی با اعتماد به نفس و مسلط به خود به نظر برسند؛ که هیچ هراسی در دل ندارد. زیرا چشمان کسی که غرق در تفکر باشد برق طبیعی دارد و طبیعی به هم می‌خورد).

اما هر موقعیتی که باشد، آنان خیلی راحت و خیلی زیاد صدمه می‌خورند که طبیعتاً بهترین راه برای آنان اجتناب از این موقعیت‌ها است. در یک شکل نسبتاً عملی آن شاید ببینیم که آنها نسبت به چیزی یا چیزهایی نگران هستند. این موضوع طبیعتاً توجه‌شان را از موضوعات بیرونی پیرامون خود مثل کار یا دیگران، به درون‌شان سوق می‌دهد. شاید کاملاً از اعمال متقابل با دیگر مردم کناره بگیرند زیرا توانایی مدیریت و فایق آمدن بر آنچه درونشان می‌گذرد را ندارند.

اگر ژرف‌تر نگاه کنیم، خواهیم دید که شیوه‌های بسیار دیگری نیز وجود دارند که مردم توسط آنها اعتماد به نفس، احترام به نفس و خودباوری خود را پایین می‌آورند و در نتیجه احساس سستی و نااستواری می‌کنند. اگر شخصی از یکی از اینها رنج ببرد، به خوبی متوجه خواهید شد که از مجموع تمام آنها در عذاب است. در اینجا نمونه های رایج دیگری از این دست را می‌بینید:

• وقتی شخصی جملاتی این چنینی به آنها گفت: «تو یک احمقی» یا «هیچوقت بالغ نمی‌شوی» این منفی گویی را هم جدی و هم به خود می‌گیرند. به عبارتی، شدیداً به دل می‌گیرند یا رنجیده خاطر می‌شوند.
• معنی عبارت «فلان کار را خوب انجام ندادی» را با عبارت «تو خوب نیستی» اشتباه می‌گیرند. حال آنکه اولی مربوط به زمان گذشته و کاملاً کنشی (رفتاری) است و از طریق آموزش و تمرین رفتارهای جدید به خوبی قابل تغییر است. حال آنکه دومی مربوط به زمان حال و آینده است و پایانی ندارد و مستقیماً هویت و تمامیت شخص را هرف قرار می‌دهد.