فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب چشمهایت اثر میناتو کانائه pdf
آن شب نیز توما خوابش نمی برد. تا جایی که می توانست، بر روی تخت در کنار سوفی دراز کشید. امیدوار بود اگر از جایش بلند نشود، خواب به سراغش بیاید. ولی فایده ای نداشت. آن شب نیز، همچون همه شب های دیگر، قرار نبود بخوابد. آن شب نیز قرار بود در آشفتگی به سر شود. از وقتی که وارد بستر می شد و تنش با ملافه ها تماس پیدا می کرد، می دانست که نمی تواند بخوابد. حتی حضور سوفی در تخت نیز او را عصبانی می کرد. سوفی ای که با دست هایی گره کرده به خواب رفته بود. بدن توما داغ شده بود، آن هم از شدت عصبانیت و او می دانست نمی تواند آن را مهار کند.
آن شب نیز بحثشان شده بود. نزدیک به دو سال می شد که باهم بودند. همدیگر را در مهمانی جشن تولد دوستی مشترک ملاقات کرده و خیلی زود به سمت هم کشیده شده بودند. از آن زمان به بعد، دیگر از هم جدا نشده بودند. توما با همان نگاه اول عاشقش شده بود؛ عاشق صورت مثلث گونه اش، طره ی زیبای موهایش، چهره ی متفکر و، درنهایت، خنده های از ته دلش. این طور به نظرش رسیده بود که با نگاهی ساده می توانستند همدیگر را درک کنند و اینکه برای همدیگر ساخته شده بودند. توما در نخستین روزهای آشنایی اش با سوفی گمان می کرد خوشبختی اش تضمین شده خواهد بود.
ولی باگذشت زمان، بی آنکه خودشان متوجه باشند، به تدریج از هم فاصله گرفته بودند. اکنون نیز چندهفته ای می شد که توما صدای خنده سوفی را نشنیده و درخشش چشمانش را ندیده بود. سوفی دیگر خشم و عصبانیت خود را نه متوجه بانک دارها، سرمایه دارها، دزدها و ظالمان، که متوجه توما می کرد. در مورد کارهایی حرف می زد که توما باید می کرد و نکرده بود و در مورد قول هایی که به آن ها عمل نشده بود. کوچک ترین بحثی میانشان، سرانجام به گریه و دادوفریاد سوفی تبدیل می شد.
مانند آن شب که بحثی بی مورد درباره مقصدشان برای تعطیلات بعدی کرده بودند. توما نمی دانست چه چیزی باعث شده بود کارشان به آنجا بکشد. فقط این اشتباه را کرده و گفته بود که آن سال ازنظر مالی توانایی سفر به دریا را ندارند. سوفی نیز خیلی سریع خشمگین شده و توما را متهم به این کرده بود که صبح تا شام مانند فردی به دردنخور پشت رایانه اش نشسته و هیچ کار به دردبخوری نمی کند. حتی حاضر نمی شود شغلش را عوض کند تا بتواند نیازهای او را پاسخ گوید. توما نیز، همچون همیشه، هیچ حرفی برای گفتن پیدا نکرده بود.
- حجم فایل : 50 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 366 ص