فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب چه کسی در دریا مین کاشت اثر ایتالو کالوینو pdf
شلیکهای توپ در جاده پیش پایشان فرود میآمدند و چنان گرد و خاک غلیظی هوا میکردند که راه پیش رو و پشت سر قدمهای محتاطانه الاغ را از بین میبردند. بیسما حتی سرش را هم برنمی گرداند. با هرتوپی که شلیک میشد، با هر صدایی، آن مردها نفس در سینه حبس میکردند و میگفتند: «این یکی کلکشو میکنه.» آنگاه یک شلیک همه چیز را ناپدید کرد و در گرد و غبار فرو برد. مردها ساکت شدند.
حتماً وقتی گرد و غبار مینشست جاده را خالی مییافتند و از انسان و الاغ حتی ذرهای هم برجای نمیماند. اما آنها چون ارواحی که آرام به راهشان ادامه میدادند، دوباره ظاهر شدند. حالا به آخرین پیچ میرسیدند و دیگر نمیشد آنها را دنبال کرد. مردها گفتند: «جون سالم در نمیبرن» و برگشتند. اما بیسما همچنان در جاده مالروی خاکی پیش میرفت. الاغ پیر، سمهای لرزانش را در جاده ناهموار از سنگلاخ و از خرابیهای اخیر جلو میکشید.
پوستش به خاطر زخمهای زیر پالان میسوخت. انفجارها او را دستپاچه نمیکردند. به قدری در زندگی اش زجر کشیده بود که دیگر هیچ چیز نمیتوانست ناراحتش کند. راه میرفت، سرش پایین بود. نگاهش که با چشم بند سیاهی محدود شده بود منظره های زیبایی را در پیش رو داشت. حلزونهایی که صدفشان با شلیک تیر شکسته و روی سنگها مایعی رنگین برجای گذاشته بودند.
لانههای ویران شده مورچه های سیاهی که با تخمهای سفیدشان فرار میکردند و علفهایی با ریشه های عجیب و انبوه که مثل درختان از زمین بیرون زده بودند. مرد روی پالان با اینکه تمام بدن نحیفش به خاطر ناهمواری جاده سخت تکان میخورد سعی میکرد خود را روی کپلهای لاغرش صاف نگاه دارد. او با الاغ هایش بزرگ شده بود و مثل آنها افکاری محدود و مطیع داشت. نان زندگیاش را همیشه آن سوی جاده هایی بسیار سخت و طاقت فرسا به دست آورده بود.
نان برای خودش، نان برای دیگران و امروز نان برای همه بورا. به نظر میرسید دنیا، این دنیای خاموشی که او را احاطه میکرد، حالا با طنینی مبهم که تا پردههای گوش به خواب رفتهی او میرسید و نیز با تکانهای عجیب زمین میخواست با او حرف بزند.
- حجم فایل : 19 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 82 ص