دانلود کتاب یکی از ما دروغ می گوید اثر کارن ام مک منس pdf
اگه تا حالا فکر کردی دبیرستان فقط جای امتحان و نمره و عاشقیای آبکیه، این کتاب یه سیلی بهت میزنه.
چون تو مدرسهی بیبی های، وسط یه روز عادی، سر کلاس انضباط، یه نفر میمیره. و از اون لحظه به بعد، همهی اون چهرههای بامزه و نُرمالی که فکر میکردی میشناسی، یههو برات غریبه میشن.
«یکی از ما دروغ میگوید» یه رمان معماییه، ولی اونقدرا ساده نیست که فقط بخوای بدونی قاتل کیه. چون اینجا دروغ گفتن، یه عادت شده. و اعتماد؟ کمیابه.
نویسنده کیه و چرا انقدر خوب بلده با مغزمون بازی کنه؟
کارن ام. مکمنس نویسندهی آمریکاییه که خودش میگه «همیشه عاشق داستانهایی بودم که آدمای به ظاهر بیگناه، یه راز تاریک دارن.»
اون تو این رمان، از فرمول معمول فراتر میره.
نه قاتل زود لو میره، نه خط داستانی قابل حدس زدنه.
و مهمتر از اون: شخصیتها فقط یه تیپ ساده نیستن.
هرکدومشون یه لایهی پنهان دارن. یه چیزی که نمیخوان دیده شه.
داستان از کجا شروع میشه و چرا از همون اول میچسبه؟
پنج نفر وارد کلاس میشن:
برانوین (شاگرد اول، همهچیزتمام)
کوپر (ورزشکار معروف)
ادی (دختر خوشگل و محبوب)
نیت (بچهی خرابکار با گذشتهی تاریک)
و سایمون (کسی که یه اپلیکیشن شایعهپراکن داره و راز بقیه رو افشا میکنه).
همه چیز عادیه… تا اینکه سایمون جلوی چشم بقیه میمیره. و روز بعد، تو اپش قراره رازی دربارهی بقیهشون منتشر شه.
سوال اصلی از همونجا شکل میگیره:
آیا یکی از اون چهار نفر سایمون رو کشته؟ چون نمیخواسته راز خودش لو بره؟
ساختار روایت: چندصدایی، ولی روان
رمان به شکل روایتهای اولشخص از نگاه هر چهار متهم نوشته شده.
این ساختار باعث میشه کمکم تو ذهنشون بری. ببینی چی قایم کردن.
و مهمتر از اون، متوجه بشی که حتی به راوی هم نمیشه کامل اعتماد کرد.
چی باعث میشه این رمان فقط یه معمای جنایی نباشه؟
-
چون دروغها فقط برای نجات خودشون نیستن. گاهی برای نجات یه رابطهست. گاهی برای قایم کردن یه بخش از خودت که ازش میترسی.
-
چون بهت نشون میده آدمها لزوماً «خوب» یا «بد» نیستن. گاهی فقط گیر افتادن.
-
چون از کلیشه فرار میکنه: مثلاً اونکه فکر میکنی خرابکاره، شاید تنها کسی باشه که راست میگه.
شخصیتها؛ آدمای معمولی با رازای غیرمعمولی
🔹 برانوین
همه فکر میکنن یه نابغهی بینقصه. ولی خودش میدونه یه بار خط قرمز رو رد کرده. چون نمیخواست ببازه.
(و این خودخواهیه یا اضطراب؟)
🔹 کوپر
ورزشکار محبوبیه که راز اصلیش اصلاً به بازی یا رقابت ربطی نداره. راز بزرگش، یه چیز خیلی شخصیه…
یه چیزی که حتی پدرش هم نمیتونه قبول کنه.
🔹 ادی
ظاهرش دختر خوشگل و حساسه، ولی شاید بیشتر از بقیه دلش میخواد یه چیزی رو پنهون کنه. نه از بقیه، از خودش.
🔹 نیت
بچهی بد مدرسه. اونی که معلمها فکر میکنن دردسره. ولی پشت اون ظاهر سرد، یکی از تنها آدمهاییه که حاضر میشه برای دیگران خطر کنه.
شاید چون خودش از همه بیشتر تنهایی کشیده.
نکات کلیدی که تو ذهن میمونه
۱. هیچکس، اونطوری که نشون میده، نیست
ظاهرها گول میزنن. حتی شاید بیشتر از دروغها.
۲. گاهی بزرگترین راز، خودت هستی
آدمها از چیزی که هستن، میترسن. برای همینه که نقاب میزنن. شاید واسه بقا.
۳. حقیقت، همیشه زیبا نیست
گاهی اگه راست بگی، همه چیز خراب میشه. ولی نگی، توی خودت میپوسی.
۴. اعتماد، ساختنیه، نه ارثی
کسی قابل اعتماده که نشون بده، نه فقط بگه. و تو این رمان، اینو بارها میفهمی.
چرا باید این کتاب رو بخونی؟ حتی اگه عاشق داستان جنایی نیستی
-
چون یه معمای کلاسیک نیست؛ یه روانشناسی شخصیت مدرنه.
-
چون دربارهی چیزیه که ما هم همیشه قایم میکنیم:
احساس گناه، ترس از قضاوت، و حتی خواستنِ کسی که نباید. -
چون مثل آینهست؛ بهت نشون میده کی بودی وقتی نوجوان بودی، یا حتی همین حالا.
جملاتی که از کتاب بیرون اومده، ولی میمونه تو زندگی
-
«همه فکر میکنن میدونن بقیه چیان. ولی واقعیت اینه که حتی خودمونم خوب نمیشناسیم خودمونو.»
-
«دروغ گفتن آسونه، وقتی بدونی حقیقت میتونه دنیاتو خراب کنه.»
-
«گاهی مظنون بودن از مقصر بودن سختتره.»
-
«اینکه یه بار اشتباه کردی، یعنی همیشه بدی؟»
کتاب برای چهکسانیه؟
-
برای نوجوانها که حس میکنن دیده نمیشن.
-
برای پدر و مادرها که فکر میکنن بچهشون بیدغدغهست.
-
برای علاقهمندای معمایی که دنبال چیزی فراتر از قتلن.
-
برای کسایی که راز دارن.
(یعنی تقریباً همهی ما.)
پایان: گاهی سوال از جواب مهمتره
تو آخر کتاب، بله، قاتل معلوم میشه. ولی جالب اینه که بعدش، هنوز کلی سوال تو ذهنت میمونه.
دربارهی انصاف. دربارهی فشار اجتماعی. دربارهی اینکه آیا ممکنه آدم فقط یه اشتباه بکنه و همهچی تموم شه؟
«یکی از ما دروغ میگوید» داستانیه که فقط نخونیش، تو ذهن نگهش میداری.
چون یهجور آینهست؛ نه برای قاتل، برای تو.
- حجم فایل : 53 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 335 ص