مقاله بررسی معنای واژگان

برای مشاهده پیشنمایش کلیک کنید

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

مقاله بررسی معنای واژگان

فرمت: ورد ( word)

حجم: 42 کیلوبایت

« اصل »

در لغت نامه دهخدا :

 *والد: فلان لا اصل له و لا لسان . ج ، اصول . کسایي گوید: اینکه گویند لا اصل له و لا فصل ، اصل بمعني والد و فصل بمعني ولد است ، یا اصل حسب است و فصل لسان . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء.) پدر. (لغت خطي .) ج ، آصُل . (قطر المحیط.) || اصل هر چیزی و هر آنچه وجود آن چیز بسته به وی باشد مانند پدر نسبت به فرزند و نهر نسبت به جدول و اصل و فرع ریشه و شاخه و ٔ موثر و اثر. (ناظم الاطباء.) || اسفل چیزی . (از اقرب الموارد.) پایین چیزی مانند پایین کوه . (از قطر المحیط). فیومي گوید: گویند دراصل (پایین ) کوه و اصل دیوار نشست ، و اصل (بیخ ) درخت را کند، آنگاه استعمال آن بمرور زمان

فزوني یافت تا آنکه گفتند اصل هر چیز آنست که وجود آن چیز بدان متکي است چنانکه پدر اصل فرزند و نهر اصل جدول است . وراغب گوید: اصل هر چیز پایه و قاعدهٔ آنست چنانکه اگر گمان برند چیزی ارتفاع یافته است بر اثر ارتفاع یافتن آن دیگر اجزای آن هم ارتفاع یابد. و برخي گفته اند اصل چیزیست که اشیاء دیگری بر آن بنا شود. (از تاج العروس .) یاصول . (تاج العروس .) در محکم آمده است که جمع مکسر آن تنها اصول است ولي ابوحنیفه گفته است جمع مکسر دیگر آن آصُل باشد،