پاور ورد
ثبت نام / ورود سبد خرید 0
دانلود رمان افق اثر پاتریک مودیانو pdf

دانلود رمان افق اثر پاتریک مودیانو pdf

پی دی اف

شناسه: 300090

نویسنده: پاتریک مودیانو

مترجم: حسین سلیمانی نژاد

 

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود رمان افق اثر پاتریک مودیانو pdf


هنوز یک ساعت دیگر باید منتظر میماند. واقعاً آرزو میکرد تنها بیاید، نه همراه زنی که به او «منشی» می گفت یا با آن یکی که اسمش را «نروژی» گذاشته بود. از قرار، همین «نروژی» بیشتر شبها را با باقریان می گذراند. آیا واقعاً نروژی بود؟ کمی لهجه اسکاندیناوی داشت. بوری با چشم‌های آبی که دوست داشتنی تر از دیگری بود. دومی، یعنی «منشی»، سبزه ای بود با موهای کوتاه، که رفتار خیلی سردی داشت و به زور با او حرف میزد.

بله وقتی باقریان برمی گشت همه چیز روبه راه میشد. حس و حالش درست مثل همان روزی بود که او را در آنسی، در لابی هتل آنگلوتر ملاقات کرد. بعد از اینکه به او گفتند برایش کاری در هتل ندارند، احساس سرخوردگی کرد. در خیابان رویال باران می‌بارید. حتا حوصله نداشت گوشه ای پناه بگیرد. تنها منظره پیش رویش برخورد با بویاوال بود که دنبالش افتاده و با نگاه خشنش جلو می‌آمد و پیشنهاد میکرد به کافه تاورن بروند و چیزی بنوشند.

او مثل همیشه نمی‌پذیرفت و بویاوال به تعقیب کردنش در خیابان آلبینی و امتداد دیوارهای پرورشگاه اسب ادامه میداد. جلو ساختمان کمین میکرد و منتظر بیرون آمدنش می‌ماند. بعد از یک ساعت خسته میشد، آن وقت از پنجره هیکلی را زیر باران میدید که با کاپشن چرم بسیار کوتاهش دور و دورتر میشود اما آن بعد از ظهر، بویاوال خودش را نشان نداد. زیر تاقهای هلالی که رسید، کاغذی را که مرد سبزه به او داده و نشانی اش را رویش نوشته بود، از جیب بارانیاش درآورد.

میل داشت فوراً به او تلفن بزند اما با خودش فکر کرد حداقل باید تا فردا صبر کند که او به خانه اش در لوزان برسد. چرا فردا؟ میتوانست برگردد. ممکن بود هنوز هتل آنگلوتر را ترک نکرده باشد. بله، این شخص تنها امیدش بود و حالا توی سالن آپارتمان همان بی قراری به جانش افتاده بود. گهگاه روی بالکن میرفت و چشم به خیابان اوشی میدوخت و خدا خدا میکرد هر چه زودتر باقریان را ببیند. در آنسی دو روز تمام به شماره ۳۲۰۱۲۵۱ زنگ زده بود. کسی جواب نمی‌داد.

یادش می‌آمد لحظه ای که بالاخره صدایی پشت خط شنید و به او پیشنهاد شد از همان فردا برود. چه قدر احساس آرامش کرده بود، یک بعد از ظهر زیبا، یکی از اولین روزهای بهار توی اتوبوس مقابل ساختمان کوچک ایستگاه اتوبوسهای جاده ای گوش به زنگ بود و میترسید بویاوال یکهو ظاهر شود و از پشت شیشه او را روی صندلی پیدا کند.

4/5 ‫(1 نظر)
اطلاعات محصول
  • حجم فایل : 25 مگابایت
  • فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
  • تعداد صفحات : 120 ص
نظر شما چیست ؟

نظرتان درباره دانلود رمان افق اثر پاتریک مودیانو pdf را با سایر بازدیدکنندگان سایت به اشتراک بگذارید.

سه +صفر=

آشنایی با فرایند پشتیبانی محصولات:

✅ کلیه محصولات پیش از انتشار توسط کارشناسان پاور ورد بررسی شده و در صورت عدم وجود مشکل در نصب و فعالسازی منتشر می گردند. توجه داشته باشید تست محصولات در شرایط استاندارد (وردپس نصب شده فاقد افزونه های جانبی و استفاده از قالب های پیش فرض) می باشد.

✅ پیش از اقدام به نصب قالب یا افزونه های دریافتی حتما فایل دانلودی از پاور ورد را یک مرحله روی هارد دیسک رایانه خود از حالت فشرده خارج کنید و محتوای فایل دانلودی را به دقت بررسی نمایید زیرا در بسیاری از موارد فایل دریافتی شامل راهنمای نصب و سایر اطلاعات مورد نیاز جهت نصب می باشد.

✅ توجه داشته باشید محصولاتی که توسط پاور ورد طراحی نشده و از مارکت های جهانی خریداری شده اند صرفا شامل ترجمه زبان فارسی و تغییرات برای بهبود در زبان فارسی(راستچین) هستند و مشکلات یا باگ های احتمالی که ناشی از فارسی سازی یا ترجمه محصول نباشند می باید توسط طراح اصلی محصول رفع شوند و تا رفع این مشکلات می باید منتظر انتشار نسخه جدید توسط طراح اصلی محصول باشید.

✅ قابل ذکر است پشتیبانی محصولات به صورت لحظه ای نبوده و کارشناسان ما برای پاسخگویی به تیکت های احتمالی شما تا ۴۸ ساعت در روزهای غیر تعطیل فرصت دارند. لذا پس از ثبت تیکت در سیستم پشتیبانی شکیبا باشید و از ثبت تیکت های متعدد خودداری کنید.

✅ جهت ثبت هرگونه درخواست پشتیبانی و همچنین اخذ راهنمایی یا گزارش در مورد محصولات لطفا بر روی دکمه ثبت تیکت در زیر کلیک کنید.

ثبت تیکت پشتیبانی