فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب آسمان تقسیم شده اثر کریستا ولف pdf
ریتا در این موقع از خواب بیدار شد و شروع به فراموش سازی خواباش کرد، در واقع خواب مانند بخار از مقابل افکار مشغولش پا پس میکشید. شگفتی به قوت خود باقی میماند. به حیرت کودکی میماند که برای نخستین بار میاندیشد: من. ریتا سرشار از حیرت بزرگان است. بیمار بودن دیگر معنایی ندارد، دیگر نیازی هم بدان نیست. آن نور بی پیرایه و روشن، ریتا را کمی جذب خود میسازد – کیست که گه گاه حسرت فضای بس ناپایدار ایام کودکی را نکشیده است؟
ولی ریتا به چنین احساساتی دلبستگی ندارد، او از عهده ی آن نور برخواهد آمد. مدتی دراز در گوشه ی ایوان میایستد و به پایین، به محوطه ی پارک نگاه میکند، تا آن که تابش سه گوشه ی آفتاب بر کف سنگی، بس باریک و حاده میشود و دیگر او را گرم نمیکند. باد فروکش کرده است. ریتا آنجا ایستاده است و برای نخستین بار در زندگیاش رنگها را میبیند.
نه سرخ و نه سبز و آبی مانند کتابهای مصور کودکان. بل بیست رنگ خاکستری تیره بر زمین، یا تعداد بی شماری انواع گوناگون رنگ قهوه ای بر درختها – با احتساب برگها که در انتهای سال در پس بارانی شدید، هنگامی که فرو میافتند، بیشتر قهوه ای هستند تا رنگارنگ. همه ی این صحنه ها زیر توده ابرهای پُر شتاب که تکه پاره هایی آبی رنگ را هویدا می سازند، میگذرند.
هر چه بیشتر از عمر روز میگذرد، آبی بیشتر میشود و سپس آن آفتاب سردِ رنگ باخته سر میرسد و بار دیگر همه چیز را عوض میکند. نور، هوا، سرما. چونان تیغه ی صیقل یافته ای در پوشش نمدین عادات فرو می رود. شکاف هایی پدید می آیند – از آنها گریزی نیست. آدمی به اطراف نظر میکند. نگاه کن، همه چیز زنده است. برخی چیزهای پنهانی آشکارا شده اند.
- حجم فایل : 50 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 324 ص