فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب اتاق مهمان اثر دریدا سی میچل pdf
ماشین را روشن میکنم و راه میافتم. جادهها شلوغ و ترافیک است، که البته این خوب است. مجبورم روی رانندگی تمرکز کنم و وقت حواسپرتی و شک کردن به خودم را ندارم. بزرگراه ام۲۵ را ترک میکنم، در دشت مول پیش میروم و از کنار مزرعههای سرسبز و گاوها و گوسفندهای چاق و پروارش میگذرم. از کنار روستاهای شلوغ و خانههای بزرگ و ماشینهای دو دیفرانسیل بزرگ پارکشده در مسیر جلوی خانهها. من در همین نقطه از انگلستان بزرگ شدهام. و هیچچیز نمیتواند برایم انگلیسیتر از خانۀ والدینم باشد. در خانۀ قدیمی کشیش محله زندگی میکنند که کمی کوچکتر از خانهای است که اتاق مهمان دارد، اما درست به همان اندازه باشکوه است.
و هیچ کس انگلیسیتر از والدینم نیست که جلوی در منتظرم ایستادهاند. مطمئنم قبل از آنکه به خانه برسم، من را در مسیر طولانی منتهی به خانهشان دیدهاند. بله، خانهشان چنین خانهای است. بابا بلد است چطور کمرش را صاف نگه دارد و خوب بایستد که قد بلندش چشمها را خیره کند. با توجه به موهایش که تقریباً بهطور کامل خاکستری شده، مامان بعضیوقتها برای اذیت کردنش او را روباه نقرهای صدا میکند. بابا قبل از بازنشسته شدن، دکتر معروفی در لندن بود که اواخر دورۀ کاریاش مطب خصوصی هم داشت. از آن آدمهایی است که این روزها دیگر نمونهشان پیدا نمیشود. آدمهای ساکت و قدرتمند. فکر میکنم واژۀ درست برای توصیفشان خویشتندار باشد.
مامان قدش کوتاهتر است و رنگ موهایش که کاملاً گوش هایش را پوشاندهاند، بیشتر سفید است تا خاکستری. گذر زمان تأثیر خودش را روی صورت او گذاشته، و بر اساس تجربه میدانم که از چین و چروک ترسی ندارد. مامان هم از آن زنهایی است که این روزها دیگر نمونهشان پیدا نمی شود. از آن زنهایی که به موفقیتهای همسر و تنها فرزندشان بسیار افتخار می کنند، اما ترجیح میدهند آهسته و بی هیاهو برای آنها دست بزنند. و مطمئناً از آن زنهایی نیست که با مادر همسرش اشتباه گرفته شود.
- حجم فایل : 83 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 302 ص