فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب از اروپا و آمریکای لاتین اثر گابریل گارسیا مارکز pdf
برای توصیف میهمان نوازی اهالی وین باید جریان اولین صبحانه ام را تعریف کنم. جلو رستورانی نوشته بودند: Milch. بلافاصله داخل شدم و گفتم: «Milch.» آنها هم برایم یک لیوان شیر آوردند. درست مثل این که برایم یک لیتر بنزین آورده باشند. ولی، برحسب تصادف، خانمی که صاحب آن جا بود پسری داشت که در دانشگاه، زبان های خارجی می خواند اما نمی دانست اسپانیایی را با چه کسی تمرین کند. خانم به دنبال پسرش فرستاد. پسرک هم آمد. ولی چون به او نگفته بودند که برای چه احضارش کرده اند، اسپانیایی را در خانه جا گذاشته بود.
با آن چهار تا فعل دست و پا شکسته به من حالی کرد که دارد صرفا برای رضایت والدین به دانشگاه می رود. با این حال، دو تا کار دیگر را به خوبی انجام میداد. نشان دادن شهر وین به خارجی ها و رانندگی ماشین شورولت که پدر و مادرش در کریسمس گذشته به او هدیه کرده بودند.
روز سوم به لونا پارک رفتیم و آن چرخ و فلک بزرگ را دیدیم. هر کابینش درست به اندازه یک واگن قطار است. در یکی از همین کابینها در فیلم مرد سوم، اورسون ولز کم مانده بود به جوزف کاتن تیراندازی کند. ولی موضوع جالب توجه چیز دیگری است. در آن پارک تفریحی وسیع، دکه هایی وجود دارند که اغذیه می فروشند، در هوای باز: کوفته های گوشتی، عصاره نیشکر، سوسیون و ذرت کباب شده. موفق شدم لغت «ذرت» را به آلمانی بگویم.
خود آلمانی ها هم همان لغت را می گویند. در همان جا یک پیست رقص هم هست که با پول خردی می توانی بروی و برقصی. یک ارکستر هم مدام آهنگ های آمریکای لاتین را می نوازد. داشتند یکی از آهنگ های رافائل اسکالونا را می نواختند. صبح امروز داشتند آهنگ رقص «کومبيا» را می زدند. ارکستر برای نیم ساعت استراحت، آهنگ های کلمبیایی را در نظر می گیرد. در آن سالن عظیم و پر از دود، سوسیون می خوردم و کومبیا میرقصیدم. به نظرم می رسید ارزشش را نداشت که از روی اقیانوس اطلس عبور کنم تا خودم را به جشن های کلمبیایی برسانم.
- حجم فایل : 9 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 207 ص