فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب اگر او را می شناختی اثر امیلی الگار Pdf
تاریکی انگار دختر را به سوی خود می کشد، به سوی آغوش یخ زده اش؛ و او در عمق شب غليظ توی کوچه به راه می افتد. ریه هایش با هر دم یخ زده تیر می کشند و پاهایش حس خوبی دارند مطمئن از مسیر جدیدشان. صدای شرشر جوی آب را کنارش می شنود و صدای شاخه های درختهای غان نقره ای را که بالای سرش مثل انگشتهایی متورم و درهم گره خورده، خش خش می کنند. ماه صورت خال خال و مهربانش را نشان می دهد، راهش را مثل مادر خوانده ی پری سانی روشن می کند؛ او رو به بالا لبخند می زند و ماه دوباره پشت ابری شتابان محو می شود.
خود را جزئی از جهان حس می کند، جهان به راحتی با او حرکت می کند، گویی نیرویی نادیدنی، با آهی کوتاه، درونش آزاد شده و گامهایش را با حیات هماهنگ کرده است. شروع می کند به زیر لب خواندن. برای خودش هم تعجب آور است، چیزی من درآوردی می خواند، بچه گانه؛ بی معنی، ولی اهمیتی نمی دهد و شرمگین نمی شود. چرا پیش از این نفهمیده بود که جهان تا چه اندازه می تواند هموار باشد؟ زمزمه اش به یک اسم بدل می شود. اسمی که بلند و روشن فریاد می زند، «میسی!». می ایستد و این بار بلندتر فریاد می زند، «میسی!»، گوش می دهد. سکوت شب، خود همچون حضوری است فشرده و بی انتها.
- حجم فایل : 45 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 312 ص