فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب این همه نوری که نمی توانیم ببینیم اثر آنتونی دوئر pdf
به رغم اعتراض های مداوم اتيين، مادام مانک هر روز صبح ماری لور را به ساحل می برد. دختر خودش بند کفش هایش را می بندد، کورمال کورمال از پله ها پایین می رود و در ورودی خانه عصابه دست درانتظار می ماند تا کارهای مادام مانک در آشپزخانه تمام شود. بار پنجم که از خانه بیرون می روند، ماری لور می گوید: «دیگر خودم می توانم راه را پیدا کنم. لازم نیست راهنمایی ام کنید.» | تا تقاطع خیابان استره بیست ودو قدم راه است. چهل قدم دیگر که بروند، به آن دروازه کوچک می رسند.
یه قدم که از آنجا پایین برود، به شن ها می رسد و هزاران هزار آوای اقیانوس او را از هر سو در بر میگیرند. او میوه های کاج به زمین افتاده را جمع می کند؛ میوه های درختانی که خدا می داند چقدر با آنها فاصله دارند. کلافهای ضخیم طناب، گویچه های لیز گزنه های دریایی سرگردان، یک بار هم گنجشکی غرق شده. بیش از همه، وقتی لذت می برد که در زمان جزر تا انتهای شمالی ساحل می رود و زیر جزیره ای که مادام مانک میگوید نامش لوگراندبه است چمباتمه می زند و می گذارد انگشتانش به سرعت در آبگیرها حرکت کنند.
گویی فقط وقتی انگشتان دست و پایش در آب سرد دریا فرو می روند، فکر پدر از ذهنش بیرون می رود. فقط آن موقع است که از فکر کردن به اینکه چقدر از نامه پدر واقعی است دست می کشد، اینکه دوباره کی نامه خواهد نوشت، اینکه چرا به زندان افتاده است. فقط گوش می دهد، می شنود و نفس میکشد. اتاقش پر شده است از سنگ ریزه و آبگینه و صدف: چهل گوش ماهی را در امتداد هره پنجره و شصت ویک صدف حلزون را بالای کمد چیده است. اگر بتواند، آنها را براساس نوعشان مرتب میکند و بعد براساس اندازه شان.
- حجم فایل : 87 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 631 ص