دانلود کتاب تب بشکه اثر دیوید سداریس pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب تب بشکه اثر دیوید سداریس pdf

کارلتون منینگ خواسته به اسقف من لطف کند و برای همین مرا توی پمپ بنزین و تعمیرگاهش استخدام کرده با اینکه می داند اصلا رانندگی بلد نیستم. مثل اینکه آدم کله اش را بسپارد به آرایشگری طاس یا اینکه برود زیر تیغ دندانپزشکی بی دندان بنشیند. البته شاید بگویید ( مگر او چه می داند؟ ) که جوابتان را بدهم که این آدم اتفاقا بیشتر از آنچه فکرش را بکنید چیز می داند. شرط می بندم این آدم قدر تک به تک دندان ها را بهتر از ما می داند و باید حرفش را گوش گرفت. رازها درون این آدم هاست.

من گاهی وقت ها پیاده تا سر کار می روم ولی معمولا سوار اتوبوس می شوم. بیشتر آدم ها به این دلیل که ماشینشان خراب شده یا بهش اعتمادی نیست، سوار اتوبوس می شوند. این ها تا مرا توی این لباس می بینند معلوم نیست چرا خیال می کنند به پست دکتر خانوادگی شان خورده اند. کارلتون می گوید این آدم ها همه چیز را مفتکی می خواهند. از آنجا که من هم هیچ چیز از ماشین ها، خارجی و داخلی اش، سرم نمی شود، همیشه حرف را برمی گردانم و می اندازم توی مسیری که این آدم های غریبه سر آخر باهم دوست بشوند.