فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب ترانزیت اثر آنا زگرس pdf
رفتم پیش خانواده بینت. کلودین سرگرم جدا کردن دانه های واقعی قهوه از قهوه ملی قلابی بود که این بار به جای جو از لوبیای خشک شده درست شده بود. همه کوپن های قهوه این ماه را قربانی کرده بود تا یک فنجان قهوه واقعی برای مهمانش یعنی آقای دکتر تهیه کند. دکتر امروز ناامید بود. سوار کشتی مارتینیک نشده بود تا ماه بعدی بلیتی برای کشتی عازم لیسبون رزرو کند. حالا درخواستش برای ترانزیت اسپانیا رد شده بود، چیزی که فکرش را هم نمی کرد. درباره آن پرس و جو کرده و فهمیده بود که در کنسولگری او را با دکتری به همین نام، که در جنگ های داخلی مسئول بهیاری بریگادهای بین المللی بوده، اشتباه گرفته اند.
پرسیدم که آیا هرگز به اسپانیا رفته؟ «من؟ نه. البته در آن زمان کسی نبود که دست کم یک بار این پرسش به ذهنش خطور کرده باشد که آیا آن جا به او نیاز دارند یا نه. من به پرسش خودم جواب منفی داده بودم. آن موقع دنبال کار در بیمارستان سن اوريان بودم. آن جا می توانستم تا مدت ها از علم و دانشم بهره ببرم.» «موفق شدید آنجا کار بگیرید؟» با خستگی گفت: «ماجرا کش پیدا کرد، مثل تمام چیزهای دیگر در این کشور. آن قدر کش پیدا کرد که جنگ شروع شد.»
«دکتر همنام شما حتما در این فاصله از اسپانیا برگشته بوده.» «حتی قبل از من به مارسی رسیده بود. در مورد او پرس و جو کردم. بدشانسی من بود که درخواست ترانزیت نکرده بود. آن موقع درخواست خودش، و نه من، رد می شد و دیگر این اشتباه پیش نمی آمد. اجازه میدادند من از اسپانیا عبور کنم. اما او اصلا درخواست ترانزیت نکرده بود. آشناهایش گفتند که با مدارک جعلی از کوهها رد شده و پای پیاده تا پرتغال رفته. این آقای همنام من برای خودش یک پا ماجراجوست.
- حجم فایل : 51 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 321 ص