فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب حرف بزن اثر لاوری هالس اندرسن Pdf
اولین ساعت دررفتن از مدرسه، معرکه است. هیچ کس نیست که بگوید چه کار کنم، چه بخوانم، چه بگویم. مثل زندگی در ویدئوهای ام.تی.وی است؛ نه با لباس های مبدل احمقانه، بلکه با لباس های خوش قواره و مدل “هر کاری دلم بخواهد می کنم”. توی خیابان اصلی شهر پرسه میزنم، سالن زیبایی، فروشگاه سون – الون»، بانک، مغازه کارت پستال فروشی تابلوی چرخان بانک، دمای هوا را شش درجه زیر صفر نشان می دهد. به سمت دیگر خیابان می روم؛ فروشگاه لوازم خانگی، فروشگاه ابزارآلات ساختمانی، پارکینگ، فروشگاه مواد غذایی، همه اعضای داخلی بدنم به خاطر نفس کشیدن در هوای سرد، یخ کرده.
ترق و تروق موهای یخ زده توی دماغم را حس می کنم. به جای اینکه شق و رق قدم بزنم، مثل چلاقها پاهایم را روی زمین می کشم. حتی به این فکر می کنم که با هر سختی که شده، سربالایی را بروم بالا به طرف مدرسه. هرچه نباشد، حداقل گرم است. شرط میبندم بچه هایی که در جای گرمی مثل آریزونا زندگی می کنند، بیشتر از بچه هایی که وسط نیویورک گیر افتاده اند، از در رفتن از مدرسه لذت می برند. نه از گل و شل خبری هست، نه برفی که حیوانات رویش کار خرابی کرده باشند. یک اتوبوس شرکت واحد می آید و نجاتم می دهد. مثل یک آدم سرفه می کند و سر و صدا در می آورد و بعد دو تا زن مسن را تف می کند بیرون، جلوی فروشگاه مواد غذایی، سوار اتوبوس می شوم.
مقصد: مرکز تجاری شهر. هیچ وقت فکر نمی کنی که مرکز تجاری بزرگ شهر ممکن است بسته باشد. انگار همیشه قرار است سرجایش باشد؛ مثل شیر توی یخچال یا خدا. اما وقتی از اتوبوس پیاده می شوم، تازه دارد باز می شود. مدیران فروشگاه با دسته کلیدهای شان ور می روند و لیوان های خیلی بزرگ قهوه دست شان گرفته اند. کمی بعد درهای فلزی بزرگ مرکز خرید بالا می رود. چراغ ها چشمک زنان روشن می شوند؛ فواره ها شروع می کنند به جهیدن؛ صدای موسیقی از پشت گیاه های غول آسا به گوش می رسد و مرکز خرید باز می شود.
- حجم فایل : 85 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 197 ص