فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب دختری که گذشته ای نداشت اثر کاترین کرافت pdf
همچون خودش باور نداشتم که همه چیز درست شود. به راستی او با آدام مشکل داشت و البته تقصیر خودش بود که آغاز کردT بنابراین فقط به او سفارش کردم که تلاشش را بکند تا ببیند بعد چه اتفاقی می افتد. آدام ساکت شد و من روی صدای گفت و گویی که از آن سوی ساختمان شنیده میشد، تمرکز کردم چیز زیادی نمی شنیدم. میدانستم که کنارم نشسته است؛ اما با حال خرابی که داشت مطمئن نبودم که یکدفعه غیبش نزند. کم کم شروع به حرف زدن کرد. «میدانم باید چه کار کنم»
بعد هم دست مرا گرفت و کنار دیوار برد. احساس کردم عرق سردی روی من نشسته است. روی سنگ یخ زده نشسته بودیم. آدام متوجه سرما نبود. «باید ذهنم را از این موضوع متوجه چیز دیگه ای کنم.» سپس نگاهی گرم و مهربان به من انداخت. حس خوبی داشتم. خیلی کم فرصت پیش می آمد که باهم باشیم. دهانم خشک شده بود. سرانجام آدام در گوشم گفت: «فکر کنم الان وقتشه که درباره خودمان جدی تر فکر کنیم. نظر تو چیه؟»
لحظه ای فکر کردم اشتباه متوجه شده ام و درباره چیز دیگری حرف میزند. هفته ها بود که حرفی نزده بود، فکر می کردم تا تولدم صبر میکند و حرفی از ازدواج نمی زند؛ تا شانزده سالگی ام فقط پنج ماه مانده بود. بیست هفته که چیزی را عوض نمی کرد اما اگر پاسخم به درخواست ازدواج او به آرامش ذهنش و دور شدن از ماجرای خانم هولیس کمک میکند باید همراهی اش کنم. آدام لبخندی زد و گفت: «به عشقمون وفادار باشیم.»
با دهان باز خیره نگاهش میکردم. ما میخواستیم برای همیشه باهم باشیم. متوجه نگرانی ام شده بود، با صدایی آرام گفت: «آخه نمیدونم دفعه بعدی کی فرصت پیدا کنیم همدیگه رو ببینیم.» میخواستم به او بگویم حالا که کل تابستان وقت داریم؛ حالا که دیگر قرار نیست تابستان به آمریکا بروی؛
- حجم فایل : 53 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 260 ص