دانلود کتاب ذرت سرخ اثر مو یان pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب ذرت سرخ اثر مو یان pdf

در تمام مدتی که پدر پرت و پلا میگفت، پدربزرگ تپانچه اش را پُر میکرد. آتش خمپاره ژاپنیها ستون های زرد و گرم دود را از بالا و پایین دیوار دهکده بلند می کرد. چون تپانچه برونینگ پدر زیر شکم اسب سرنگون شده قرار داشت، در آخرین نبرد بعد از ظهر، او از یک تفنگ ژاپنی استفاده میکرد که تقریباً هم قد خودش بود. پدربزرگ از اسلحه خودکار آلمانی خودش استفاده می کرد و به سرعت شلیک میکرد.

تفنگ، دیگر کار خود را کرده بود و آماده عزیمت به توده زباله ها بود. گرچه آتش نبرد همچنان آسمان بالای دهکده را روشن میکرد، هاله ای از صلح و آرامش مزرعه ذرت را فرا گرفته بود. پدر، پدربزرگ را دنبال میکرد و محل قتل عام را که دور میزدند تفنگش را پشت سر او میکشید. زمین خیس از خون، زیر وزن قدم هایشان استحکام کلوخی نمناک را داشت. اجساد مرده ها با بقایای ساقه های ذرت در هم آمیخته بود.

مهتاب روی حوضچه های خون میرقصید و صحنه های مهیب اعضای قطع شده آخرین لحظات جوانی پدر را می رُفت. ناله های دلخراشی از مزرعه ذرت به گوش میرسید و اینجا و آنجا در میان اجساد گهگاه جنبشی به چشم میخورد. پدر به صرافت افتاد که از پدربزرگ بخواهد هم ولایتی هایی را که هنوز زنده بودند نجات دهد، اما وقتی نگاه بی احساس و رنگ پریده روی صورت آفتاب سوخته اش را دید، کلمات در دهانش گیر کردند.

در بحرانی ترین لحظات همواره پدر از پدر بزرگ قدری هوشیارتر بود، شاید چون روی ظاهر پدیده ها تمرکز میکرد. چنین به نظر میرسد که سطحی نگری برای نبرد چریکی ایده آل است. در آن لحظه پدربزرگ عاری از هرگونه احساس به نظر میرسید؛ افکارش به جایی دوخته میشد که ممکن بود صورتی له شده تفنگی درب و داغان یا گلوله ای مصرف شده باشد. او هیچ منظره دیگری را نمی دید و هیچ صدای دیگری را نمی شنید.

این نقیصه – یا خصیصه ـ او در دهه های بعدی بیشتر مشهود شد. او از کوه های هوکایدو به چین برگشت و ژرفای دست نیافتنی چشمانش طوری به اشیا خیره میشد که گویی میتواند کاری کند که خود به خود آتش بگیرند. پدر هیچگاه به این درجه از درک فلسفی نرسید.