فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب راز شوهر اثر لیان موریارتی pdf
تو فرودگاه ویلچرم دارن.» این را لیام خیلی جدی گفت و در همین زمان لبه کوله پشتی دخترکی به صورتش خورد و گوشه چشمش را خراشاند. ناراحت شد و اشک از چشمان آبی زیبا و درخشانش سرازیر شد. تس که خود درمانده بود و نزدیک بود اشک هایش جاری شود، گفت: «عزیزم، ببین، اصلا مجبور نیستی بری مدرسه. فکر مسخره ای بود…» صبح بخیر، لیام. همین الان داشتم فکر میکردم اومدی یا نه.» همون مدیر مدرسه کک ومکیشان بود. مثل یک بچه راحت جلوی لیام دولا شد.
تس فکر کرد حتما یوگا انجام میده. یک پسر همسن لیام داشت از کنارشان رد می شد و دستی روی سر مو فرفری سفیدش کشید گویی او سگ مدرسه است، نه مدیر مدرسه. «سلام خانم مکداف.» صبح بخیر هریسون!» ترودی یک دستش را بالا برد و شال گردنش از روی شانه اش سر خورد. تس گفت: «ببخشید وسط راه موندیم و ترافیک درست کردیم.» اما ترودی فقط لبخندی زد و با یک دست شال گردنش را تنظیم کرد و توجهش دوباره به سمت ليام جلب شد. میدونی من و معلمت خانم جفرز دیروز بعدازظهر چی کار کردیم؟»
لیام شانه اش را به نشانه ندانستن بالا انداخت و سعی کرد اشکهایش را پاک کند. «ما کلاستونو به یه سیاره دیگه تبدیل کردیم.» چشمانش درخشید. «گروه جستجوی تخم مرغ عید پاکمون قراره تو یه سیاره دیگه باشه.» لیام بینی اش را بالا کشید و کاملا دودل به نظر می رسید. «چه جوری؟ چه جوری این کارو کردین؟بیا و ببین. ترودی بلند شد و دستان ليام را گرفت. «از مامانت خداحافظی کن. بعداز ظهر می تونی بهش بگی چند تا تخم مرغ تو فضا پیدا کردی .» تس بالای سرش را بوسید.
- حجم فایل : 47 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 253 ص