دانلود کتاب زن پولدار اثر کیم کیوساکی pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب زن پولدار اثر کیم کیوساکی pdf

گفتم: «تا حالا این کلمات رو به کار بردی، به محض اینکه پولدار بشم، فلان کارو می کنم یا هر موقع وقت داشته باشم، فلان کارو انجام میدم. آیا هیچ کدوم از این جمله ها آشنا نیستند؟» تریسی جواب داد: «چرا، من قطعا این جمله ها رو استفاده کردم. مخصوصا در مورد وقت آزاد. منظور؟» گفتم: «آیا هرگز وقت آزاد پیدا کردی؟» چند ثانیه فکر کرد و سپس اعتراف کرد: «تقریبا هیچ وقت.» الزلي وسط حرف ما دوید و گفت: «من از این جمله به محض اینکه پولدار بشم زیاد استفاده می کنم. راستشو می خوای بدونی؟ اون کارهایی رو که اگه روزی پولدار بشم، می خوام بکنم به نظر می رسه که هرگز اتفاق نمی افته.

میخوای بدونی که چرا؟ چون پول همیشه خرج چیزای دیگه می شه. مث اینکه این جمله من تضمین میکنه که هیچ وقت چنین چیزی پیش نمیاد. گفتم: «حقیقت همینه. وقتی میشنوم که کسی میگه، به محض اینکه پولدار بشم شروع می کنم. من تقریبا مطمئن میشم که اونا هرگز شروع نمیکنن. همین جمله به تنهایی، به محض اینکه پولدار بشم توجیه کننده اینه که هیچ اقدامی نکنید چون نمی تونید… تا اینکه پولدار بشین. این جمله بهانه بزرگیه هیچ کاری نکنین.» تریسی با دلسردی پرسید: «بنابراین اگه برای سرمایه گذاری هیچ پولی نداشته باشم، چی کار باید بکنم؟»

پرسیدم: «اجازه میدین ماجرایی رو تعریف کنم که طرز فکر منو عوض کرد که اول باید پول داشت و بعد سرمایه گذاری کرد؟» تریسی و لزلی با حرکت سر تأئید کردند که ماجرا را تعریف کنم. هنگامی که رابرت و من در ارگان زندگی می کردیم و من تازه می خواستم حرفه سرمایه گذاری رو شروع کنم، هیچ پس اندازی نداشتیم. درحقیقت مبلغ ناچیزی داشتیم، همین و بس. پرداختن بدهی و صورتحسابهای ماهیانه خودش ماجرایی بود. یه روز بعدازظهر، از یه مسافرت شغلی ۵ هفته ای از استرالیا برگشته بودیم. دقیقا تازه از در خونه وارد شده بودیم و هنوز چمدونا در دستمان بود که تلفن زنگ زد.

کارگزار مستغلات ما پشت خط بود. او گفت که ما یه ساعت وقت داریم تا از یه مجتمع مسکونی ۱۲ واحدی دیدن کنیم و اون مارو در همون لحظه به عنوان اولین متقاضی خرید اون مجتمع در نظر گرفته بود. اگه اون تا یه ساعت دیگه از ما خبری به دست نمی آورد، این مجتمع رو به نفر بعدی در فهرست خودش واگذار می کرد.