فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب سفرنامه ی ابن فطومه اثر نجیب محفوظ pdf
قافله در تاریکی سحرگاهی که بشارت نور میداد بهحرکت درآمد. از ترک سرزمین مشرق و وداع با آن، قلبم به درد آمده و بغض حزن و اندوه در گلویم گیر کرده بود. ستارگان بر بالای سرمان گرد آمده بودند و به ما زل زده بودند و ما هم به آنها چشم دوخته بودیم. بیصبری میکردم. گویی به پنج سال پیش باز گشته ام که از خیانت مادر و معشوق و حاکم شکست خورده بودم. دیگربار، مسافری شده بودم که به سرزمینها و نوشتن دیدهها و خاطرات میاندیشد. اما کجاست آن دل و عقل؟ با خود میگفتم این ستارهها از عروسه و فرزندانم به من نزدیکترند.
قافلهها میروند و داراییها و آرزوها را با خود میبرند. پس غمها واندوهها را که حمل کند؟ تاریکی محو میشد و صحرای بی پایان کم کم زیر نور خورشید خودنمایی میکرد. میدانی در وطن از من چه میگویند؟ چرا بار دیگر با قانی بن حمدیس سفر نکردم؟ مسافر! بهترین کار آن است که ببینی و بشنوی و ثبت کنی و از آزمودن و تجربه کردن بپرهیزی. باید آرزوها و رویاهای سرزمین جبل را زنده کنی. باید داروی شفابخش را برای وطن ببری.
- حجم فایل : 28 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 194 ص