دانلود کتاب شهبانو اثر کیارا کاس pdf

پیش نمایش

دانلود کتاب شهبانو اثر کیارا کاس pdf

دختر شیرین من. برای من حتی شروع کردن این نامه نیز سخت بود؛ چرا که احساس می‌کردم حرف‌های بی‌شماری با تو دارم. هرچند همه‌ی بچه‌هایم را به یک اندازه دوست دارم، تو جایگاه ویژه‌ای در قلبم داری. کینا و می هردو به مادرت وابسته هستند، کوتا آن‌قدر مستقل است که جرد نیز ‌سمت او کشیده می‌شود. اما تو همیشه به‌سوی من می آیی.

وقتی زانویت را زخم می‌کردی یا بچه‌های بالا دست آزارت می دادند، آغوش من همیشه تنها چیزی بود که می‌خواستی. این برای من یک دنیا ارزش داشت که بدانم حداقل برای یکی از فرزندانم سنگ صبورم. اما حتی اگر این‌قدر مرا دوست نداشتی، بی‌هیچ نگرانی و مانعی، هنوز به تو افتخار می‌کردم. تو به‌عنوان یک موسیقیدان خود را یافتی…

و صدای تو درحال نواختن ویلن یا آواز خواندنت در گوشه‌و کنار خانه دوست داشتنی‌ترین و آرامش‌ بخش‌ترین صدای تمام دنیاست. ای کاش می‌توانستم جایگاه بهتری به تو عرضه کنم، امریکا. لیاقت تو بسیار بیشتر از این‌هاست که در مهمانی‌های دلگیر در سایه بمانی. همچنان به این امید ادامه می‌دهم که تو یکی از آن خوش‌شانس‌هایی باشی که مرزها را درهم می‌شکنند.

به‌نظرم کوتا هم این شانس را داشت. او در کارش استاد است. احساس می‌کنم کوتا برای پیشرفتش مبارزه می‌کند اما مطمئن نیستم تو این غریزه و شور را در خود داشته باشی. هیچ‌وقت مثل بعضی‌ها در طبقات پایین از آن دخترهای وحشی و بی‌رحم نبودی. و این نیز بخشی از دلیلی است که من عاشقت هستم. تو خوبی، امریکا. غافل‌گیر می‌شوی وقتی بدانی خوبی چقدر در این دنیا نادر و کمیاب است. (ص177)

نمی‌گویم بی‌نقصی، وقتی بارها با قهر و عصبانیت‌های تو دست‌وپنجه نرم کرده‌ایم، می‌دانم گفتن چنین توصیفی هنوز از حقیقت دور است! ولی تو مهربانی و دلت غنج می‌رود برای اینکه همه چیز عادلانه باشد. تو خوبی و من حدس می‌زنم دنیا را طوری می‌بینی که هیچ‌کس دیگر نمی‌تواند ببیند، حتی من. و ای کاش می‌توانستم به تو بگویم که من چقدر دنیا را دیده‌ام. وقتی مشغول نگارش این نامه‌ها برای خواهر و برادرهایت بودم، احساس کردم باید خردمندی به خرج دهم.

در وجود آن‌ها، حتی جرد کوچک، می‌بینم چیزهایی در شخصیت‌شان هست که اگر در برابر سختی‌های زندگی مبارزه و تلاش نکنند، سال‌به‌ سال و روزبه‌روز زندگی برایشان سخت‌تر می‌شود. در مورد تو چنین الزامی را احساس نمی‌کنم. می‌دانم هرگز اجازه نمی‌دهی دنیا تو را سوی زندگی‌ای هل دهد که نمی‌خواهی.  شاید اشتباه می‌کنم اما بگذار حداقل این را بگویم: مبارزه کن، امریکا.

ممکن است نخواهی برای چیزهایی که دیگران به‌خاطرش می‌جنگند، مبارزه کنی، مثل پول یا غذا. اما پابه‌پای دیگران بجنگ. برای هر چه که می‌خواهی بجنگ، امریکا. با هرچه در توان داری برای به‌دست آوردنش جلو برو. اگر بتوانی این‌کار را انجام دهی، اگر بتوانی مانع ترس شوی تا تو را یک ثانیه هم وادار به عقب‌نشینی نکند، آنگاه به‌عنوان یک پدر چیز بیشتری از تو نمی‌خواهم. (ص178)

زندگی کن. تا جایی‌که می‌توانی خوشبخت باش، بگذار چیزهای بی‌اهمیت فراموش شوند و مبارزه کن. دوستت دارم، گربه کوچولو. آن‌قدر زیاد که نمی‌توانم کلمات کافی برای توصیفش بیابم. شاید بتوانم نقاشی‌اش کنم اما نمی‌توانم یه تابلوی نقاشی را در پاکت نامه جا دهم. اگر می توانستم نیز، باز حق مطلب به‌درستی ادا نشده بود. من تو را ورای رنگ‌ها، ملودی‌ها و کلمات دوست دارم. و امیدوارم همیشه