فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب نزدیک خانه اثر کارا هانتر pdf
جلو میروم و برمیگردم تا روبهرویشان بایستم. «خب، مطمئنم خیلی از شماها از اتفاقات امروز باخبر شدین، ولی ما باید همه با هم همکاری کنیم، پس صبور باشین. اول از همه، درخواستها. تا حالا ما بیشتر از هزار تا درخواست و مشاهدههایی تقریباً از سرتاسر کشور داشتیم، ولی هنوز هیچ چیز امیدوارکنندهای نداریم. هنوز. قطعاً هیچ مشاهدهٔ رسمی و معتبری از دیزی بعد از اینکه ساعت ۵۲: ۳ اون روز بعدازظهر از در مدرسه بیرون اومده، نداریم و علیرغم اون چیزی که میسونها در ابتدا به ما گفتن، شارون میسون خودش بچهها رو از مدرسه نیاورده، بنابراین دیزی و لئو مجبور شدن پیاده برگردن. خانم میسون تازه با من تماس گرفته و تأیید کرده که روپوش مدرسهٔ دخترش هم گم شده.
همهٔ اینها یعنی اینکه نمیتونیم احتمال اینکه دیزی رو در راه مدرسه به خونه دزدیدن، کاملاً نادیده بگیریم. از طرف دیگه، ما هنوز اون لباس پری دریایی رو هم پیدا نکردیم و با فرض اینکه دیزی نمیتونسته هر دو لباس رو همزمان پوشیده باشه، یه جای کار میلنگه. از طرف دیگه، پدر و مادر دیزی هر دو اصرار دارن که وقتی دیزی اون روز بعدازظهر از مدرسه به خونه برگشته، رفته طبقهٔ بالا و موزیک گذاشته. هر دو میگن صدای موزیکش رو شنیدن ولی هیچ کدومشون در واقع ندیدنش. اینهم جور درنمیآد. متأسفم ولی یه چیز دیگه هم هست که باید در نظر بگیریم.» نفس عمیقی میکشم. «شارون میسون حالا میگه اون روز بعدازظهر حدود چهل دقیقه از خونه بیرون رفته و بچهها رو تو خونه تنها گذاشته.»
«تو رو خدا، حالا باید اینچیزا رو به ما بگه.» «ببین، من به اندازهٔ شما ناراحتم، ولی اینجوریه دیگه. اون ظاهراً نمیخواسته شوهرش بدونه، برای همین هم تا وقتی تنها باهاش حرف نزدیم، نگفت. فکر میکنه بعد از ساعت ۴: ۳۰ رفته بیرون چون همون موقعی بوده که لئو اومده خونه. شارون میگه اون اول به خیابان گلسهاوس و بعد هم به مارکس در جادهٔ کمربندی رفته، ولی دوربینهای مداربستهٔ فروشگاهها کار نمیکنه و هیچ کس اون رو یادش نمیآد. این ممکنه چیزی رو ثابت کنه و شاید هم کلاً هیچ چیزو ثابت نکنه. نکتهٔ مهم اینه که بچهها تنها بودن و در کناری و درهای پاسیو احتمالاً هر دو باز بودن.
- حجم فایل : 65 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 267 ص