فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب نهم نوامبر اثر کالین هوور pdf
مردیکه توی غرفه پشت سرِ پدرم نشسته بود، از جاش بلند میشه و حواسمو به کل پرت میکنه. سعی میکنم قبل از اینکه به سمت ما برگرده موهامو بریزم روی صورتم، ولی دیگه خیلی دیره. اون دوباره بهم خیره شده. لبخندی که قبلا بهم زده بود هنوزم روی صورتش جا خوش کرده، اما این بار نگاهمو ازش نمیگیرم. در واقع، اون داره میاد سمت غرفه ما و من نمیتونم نگاهمو از نگاهش بگیرم. قبل از اینکه بتونم واکنشی نشون بدم، میاد و کنارم روی نیمکت میشینه. خدایا. داره چیکار می کنه؟ میگه: «عزیزم، ببخشید دیر کردم» و دستشو دور شونههام می پیچه.
اون الآن بهم گفت عزیزم؟ یه آدم غریبه همین الآن دستشو گذاشت روی شونههام و بهم گفت عزیزم. اینجا چه خبره؟ به پدرم نگاه می کنم و با خودم فکر می کنم این اتفاق یه جورایی زیرِ سرِ اونه، اما اونم داره با سردرگمی بیشتری به غریبهای که کنارم نشسته نگاه می کنه. وقتی احساس می کنم لبای مرد غریبه موهامو لمس می کنه، بدنم زیر بازوی مردونهاش از تعجب خشک میشه. زیر لب میگه: «لعنت به ترافیک لسآنجلس.» یه آدم غریبه همین الآن موهامو بوسید. اینجا واقعآ چه خبره؟ مرد غریبه دستشو به سمت پدرم میگیره و میگه: «من بِن۸ هستم. بنتون جیمز کسلِر۹. دوستپسر دخترتون.» دوستپسر… چی؟
پدرم باهاش دست میده. مطمئنم دهنم ناخودآگاه از تعجب باز مونده، برای همین بلافاصله میبندمش. نمیخوام بابام بفهمه این مردو به هیچ وجه نمیشناسم و البته نمیخوام این آقای بنتون فکر کنه اونقدر از توجهش خوشم اومده که فکم از تعجب داره زمینو لمس میکنه. فقط اینطوری بهش نگاه میکنم، چون… خب… چون معلومه که این غریبه یه دیوونه به تمام معناست. بن دست پدرمو رها میکنه و راحت به پشتی نیمکت تکیه میده. بعد آروم چشمکی بهم میزنه و کمی نزدیک میشه و دهنشو اونقدر به گوشم نزدیک میکنه که هر آن ممکنه ازم مشت بخوره. آروم توی گوشم زمزمه میکنه: «فقط باهام هماهنگ باش.» بعد همون طور که هنوز داره لبخند میزنه، عقب میشینه.
- حجم فایل : 57 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 235 ص