فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب نیمه تاریک مامان اثر اشلی آدرین pdf
«امروز صبح نمیشه فاکس اول کلاس شنا داره و بعدش باید با دوستهاش بازی کنه تازه قبلاً دو بار این قرار بازی رو به هم زدم هفته پیش که برای وایولت وقت دندون پزشکی، گرفتم این رو بهت گفتم.» وایولت هیچ وقت چنین زندگی اجتماعی شلوغی نداشت. داشتم ساک پوشک را آماده میکردم. وایولت داشت با دقت بند کفشهایش را می بست. نگاهم کرد. نگاه تندی به تو انداختم تا بفهمی الان وقتش نیست ولی مدام از این حرفها میزدی از طرف دخترمان حسادت میکردی در حالی که برای خودش اصلاً مهم نبود.
مادرش چه قدر با برادر کوچولویش صمیمی است در کمال تعجب خیلی خوب با شرایط کنار آمده بود. نوزاد به طریقی تنش بین من و وایولت را خنثی کرده بود حالا هر دو کمی میتوانستیم نفس بکشیم. در این فضای جدید وایولت گاهی به من محبت میکرد وقتی برایش قصه میخواندم کنارم مینشست یا جلو در مهد آرام دستش را بالا میبرد و خداحافظی می کرد. داشتیم پیشرفت میکردیم اما با تو مشکل داشتم انتظار داشتم خوشحال باشی که بالاخره با حضور سم، حس مادری ام را پیدا کرده بودم.
هفته پیش مادرت چند روزی پیش ما ماند شب آخر بعد از شام داشتم اتاق پذیرایی را تمیز میکردم و شما در آشپزخانه چای مینوشیدید هر دو فکر کردید طبقه بالا .هستم بابت حضورش از او تشکر کردی. گفت خواهش میکنم وقتی اسم مرا برد خشکم زد گفت انگار با تولد سم «حالم خیلی بهتر شده است. پسرمون رو دوست داره فقط کاش نسبت به وایولت هم چنین حسی داشت.» مادرت با ملایمت از تو خرده گرفت «فاکس» بعد :گفت بار دوم برای بعضی زنها راحت تره. راحت تر خودشون رو با شرایط وفق میدن.»
- حجم فایل : 53 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 241 ص