دانلود کتاب کشتن شوالیهی دلیر (جلد اول) اثر هاروکی موراکامی pdf
تا حالا شده یه شیء قدیمی – یه دفتر خاکگرفته، یه نقاشی قایمشده – تو رو پرت کنه به دنیایی که نه اسم داره، نه در؟
«کشتن شوالیهی دلیر» دقیقاً همونه. موراکامی اینجا یه بار دیگه نشون میده چطوری میشه از دل سکوت، تاریکی و روزمرگی، یه سفر ذهنی درست کرد؛ سفری که از بیرون هیچی خاص نیست، ولی از درون، یه ویرانی نرمه.
نویسنده کیه و چرا این داستان فرق داره؟
زندگی موراکامی تو سایهی تنهایی و ایماژهای ذهنی
هاروکی موراکامی نویسندهایه که شخصیتهاش بیشتر از اینکه دنبال جواب باشن، دنبال پرسشهای عمیقترن.
توی این رمان، دوباره میریم سراغ یکی از اون راویهای آرام و بیاسمش؛ کسی که ترجیح میده بیشتر نگاه کنه تا اینکه حرف بزنه.
داستان از کجا شروع میشه؟
جدایی بیسروصدا، آغاز فروپاشی
راوی داستان، نقاش پرترهست. یه آدم دقیق و بیادعا.
یه روز همسرش با یه جملهی ساده تمومش میکنه: «دیگه نمیخوام باهات زندگی کنم.»
نه جیغ، نه اشک. فقط سکوت.
رفتن به دل کوه، به خونهی یه نقاش دیگه
نقاش میره. نه با خشم، با خالی شدن.
تو دل طبیعت، به خونهای پناه میبره که قبلاً یه استاد نقاش اونجا زندگی میکرده.
اونجا یه تابلوی مرموز پیدا میکنه که انگار باهاش حرف میزنه.
اون تابلوی لعنتی چی تو خودش داره؟
“کشتن شوالیهی دلیر” – فقط یه نقاشی نیست
تابلو، یه صحنهی عجیب رو نشون میده؛ شوالیهای که وسط جنگ کشته میشه.
همهچی بهظاهر کلاسیکه، ولی یه انرژی تاریک ازش بیرون میزنه.
راوی حس میکنه چیزی از ذهن خودش درگیر شده.
حضور مردی ناشناس با تقاضای خاص
در همین زمان، یه مرد ثروتمند و بیشازحد مؤدب، به خونه میاد.
میخواد پرترهش کشیده بشه، ولی پشت خواستهش یه چیزی هست… یه هدف پنهون.
و راوی کمکم درگیر دنیایی میشه که واقعی نیست ولی بهشدت واقعی حس میشه.
داستان دربارهی چیه واقعاً؟
مرز خیال و واقعیت، جایی که همهچی مبهمه
این کتاب دربارهی هنره، ولی نه فقط نقاشی.
دربارهی هویته، ولی نه فقط اسم.
دربارهی سوگ، خیال، فراموشی و اون چیزی که توی ذهن میمونه وقتی دیگه کسی حواسش نیست.
پرسشهایی که تا مدتها رهات نمیکنن
آیا ایده میتونه زنده شه؟
اون چیزی که راوی تجربه میکنه فقط رویا نیست.
یه مفهوم – یه «ایده» – تبدیل میشه به موجودی واقعی که وارد زندگیش میشه.
موراکامی با این ترفند نشون میده که ایدهها میتونن عمل کنن.
آیا برای کشف خودت باید چیزی رو بکشی؟
اسم کتاب، استعاری نیست.
راوی در طول داستان کمکم به نقطهای میرسه که باید تصمیم بگیره:
با شوالیهی درونش چیکار کنه؟ بجنگه؟ فرار کنه؟ یا بهش گوش بده؟
جملاتی که تو ذهن میمونن
«تابلو چیزی رو ازم میخواست، ولی نمیدونستم چی.»
«بعضی صداها فقط تو سکوت شنیده میشن، مخصوصاً اونایی که از خودت میان.»
«وقتی نمیتونی تصویر کسی رو بکشی، یعنی هنوز خودت رو ندیدی.»
«مرز خیال و واقعیت مثل مهه؛ تا بری جلو، نمیفهمی کجاست.»
این کتاب برای کیه؟
برای خوانندههای عجلهای نیست
اگه دنبال هیجان، گرهگشایی سریع و پایان مشخصی، این کتاب خستهت میکنه.
اما اگه عاشق سفری درونی، پر از مکث، تصویر و سکوتی،
اگه گاهی تو شب، حس کردی یه چیزی تو ذهنت زمزمه میکنه ولی واضح نیست…
این کتاب با تو حرف میزنه. خیلی آرام. ولی عمیق.
چیزی که ازش میمونه: مکث، و یه سؤال که جواب نمیخواد
وقتی جلد اول تموم میشه، خبری از پایان نیست.
فقط یه لایه از ذهن باز شده، و تو تازه فهمیدی که سفرت شروع شده.
شاید لازم باشه اون شوالیهی دلیر رو بکشی…
یا شاید فقط باید باهاش حرف بزنی.
- حجم فایل : 122 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 421 ص