دانلود کتاب کشتی های هوایی اثر املی نوتومب pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب کشتی های هوایی اثر املی نوتومب pdf

پیش از رفتن، مطابق همیشه، پدرش با عذرخواهی برای در میان گذاشتن رازهای محرمانه اش با من، راهم را سد کرد. به او گفتم که پسرش به مشاوره روان درمانی نیاز دارد. معترضانه گفت: «او بیمار نیست!» «نه، ولی پریشان است.» و با خودم فکر کردم اصلاً پسرش را نمی شناسد». «این موضوع به شما ارتباطی ندارد مادمازل، من حرفهای شما را به او نگفتم چون از شما دلگیر میشد.»

در همان حال که پاکت حقوقم را به دستم داد گفتم: «انتظار دارید به خاطر این پنهان کاری از شما تشکر کنم؟» «احساس میکنم روان درمانگرش هستم و هیچ حس خوبی از این بابت ندارم.» «عذرخواهی کن و دیگر سراغشان نرو «اگر من نروم چه کسی قبول میکند جایگزینم بشود؟» «هیچ کس غیرقابل جایگزین کردن نیست.» حق با دونت بود و او میدانست که من این موضوع را میدانم.

«از وقتی مسئولیتش را پذیرفتی با من احساس نزدیکی بیشتری میکنی. انگار نیاز داشته باشی با آدم متعادلی هم صحبت بشوی.» «متعادل! او؟» پاسخی به او ندادم چون در واقع درست میگفت. من به او نزدیک شده بودم و احساس ناخشنودی ام نیز از همینجا ناشی میشد. لازم بود عکس العملی نشان دهم و روابط دوستانه دیگری برقرار کنم اما متأسفانه دانشگاه همچنان غیر قابل رؤیت بودم.

چند روز بعد استاد اسطوره شناسی تطبیقی از دانشجویان درخواست کرد ریشه نام دیونیسوس را بیابند. من پیشنهاد دادم دو بار متولد شده. پسری که نمیدانستم از من متنفر است در آمفی تئاتر فریاد زد: «چه مزخرفی! واقعاً که چه مزخرفی!» بقیه دانشجوها هم با صدای بلندی قهقهه زدند گونه هایم رنگ باخت. وقتی سکوت بار دیگر به سالن بازگشت استاد با خونسردی :گفت: «با اینکه پاسختان صحیح نبود اما جالب بود. دیونیسوس به معنی زاده شده از زئوس است.»

در واقع اشتباه فکر کرده بودم که غیر قابل رؤیت هستم، چون افرادی بودند که از من نفرت داشتند دست کم این پسر که سر من فریاد زد از من متنفر بود. اسمش رژی وارموس بود و دکوپز بالایی داشت، اما هرگز نه من با او صحبت کرده بودم و نه او مرا مخاطب قرار داده بود. دانشجویان دیگر هم که شاید تا آن روز به من توجه نمیکردند به تقلید از رئیسشان مرا مورد عتاب قرار دادند.