فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب کفش های آبنباتی اثر ژوان هریس pdf
سنگین به نظر میرسید و همچنان که با احتیاط آن را روی زمین میگذاشت اندکی سرخ شده بود. گفت: «ببخشید دیر کردم این کارتن خیلی سنگینه.» پرسیدم: «چی هست؟» زوزی خندید به طرف ویترین رفت و کفشهای قرمزش را که طی دو هفته ی قبل آنجا قرار گفته بود برداشت. «فکر کردم وقتشه یک تغییری ایجاد کنیم نظرت درباره ی یک دکور تازه چیه؟ منظورم اینه که قرار نبود این ویترین دائمی باشه و راستشو بخوای دلم برای این کفشها تنگ شده بود.
به او لبخند زدم و گفتم: «البته.» «واسه همین این چیزها رو از بازار کهنه فروشها خریدم» به کارتن اشاره کرد. «یک فکری توی سرمه که دوست دارم امتحانش کنم.» به جعبه نگاه کردم، سپس به زوزی در حالی که هنوز از ملاقات با ،تیری بازگشت رو و پیچیدگیهایی که می دانستم به دنبالش میآید گیج میخوردم نزدیک بود آن حرکت محبت آمیز و غیر منتظره اشک به چشمانم بیاورد.
مجبور نبودی این کارو بکنی روزی «حماقت نکن. خودم علاقه دارم این کارو بکنم با دقت به من نگاه کرد. «چیزی شده؟» «اوه، دربارهی تیری است کوشیدم لبخند بزنم این چند روز گذشته رفتارش عجیب شده. شانه هایش را بالا انداخت .گفت تعجب نمیکنم تو پیشرفت کردی. کار و بارت خوب شده بالاخره اوضاعت داره بهبود پیدا میکنه.» اخمهایم را در هم کشیدم.
- حجم فایل : 75 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 520 ص